به بهانهی سیزدهسالهگی: ۸صبح، پایگاه اطلاعرسانی معیارمند
عبدالله رسولی، عضو هیات اجرایی و همآهنگکننده برنامههای میدیوتک افغانستان

یک چهارم عمرم یعنی ۱۳ سال را در بحث کسب اطلاعات، با مقالههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و گزارشهای خبری، تحقیقی و تحلیلی و گاهی هم نشر دغدغههای سیاسی- اجتماعی خودم از صفحات وزین و زرین ۸صبح، مدیون این روزنامهی معیارمند هستم.
۸صبح کانون ظرفیتپروری در بُعدهای مختلف خبرنگاری است و همچنان روندی در تعمیم و ترویج دموکراسی و حقوق بشر، مکتبی برای تمرین مدیریت و رهبری، کانونی در جهت همدلی و همدیگرپذیری نسل تکانه و تکاپو.
۱۳ سالهگی ۸صبح را به روستازادهی دانشمند، دوست صمیمیام سنجر سهیل، صاحبامتیاز این روزنامهی نامآشنا، مدیران و دستاندرکاران قبلی و فعلی روزنامه، رهبران جوان پرویز کاوه، شاهحسین مرتضوی، مجتبا هاشمی، خالد خسرو، فردوس کاووش، اکبر رستمی، وحید پیمان، سید نورالعین و دیگر عزیزان دخیل در متن و محتوای این پایگاه با عزت اطلاعرسانی تبریک میگویم.
روح پیر خردمند، پیامبر نیکویی استاد قسیم اخگر فقید شاد باد. استاد اخگر به عنوان اولین مدیر مسوول ۸صبح، در بنا و تقویت بنیادی به این استواری نقش بارزی داشت و ثابت ساخت که واقعاً ۸صبح «روایت دیروز، آیینهی امرور، نوید فردا» است و الگوی یک رسانهی خبری – تحلیلی با اتوریته و معیارمند.
پر واضح است که چون اکثر رسانههای غیر دولتی کشور، ۸صبح نیز از چالشهای فرا روی اقتصادی و امنیتی بیبهره نماند، اما با رهبری و مدیریت سالم و با سنجش مدیران توانا و گزارشگران جداً باسواد و با احساسش، از گذر دشوار زمان، با قامت افراخته گذار نمود و تا اینجای کار رسید که آیینهی تمامنمای شهروندان کشور باشد و با عبور مرزها، تا آنسوی آبهای گرم، دل و دیدهی خوانندههایش را درنَوردد.
ویژهگی و اثرگذاری دیگر ۸صبح، در ویرایش متن و محتوای مضامین و صفحهآرایی است. من که اندک دسترسی و آشنایی با هنر ویراستاری و صفحهآرایی دارم و گاهگاهی با فن و شیوهی خیلی ساده کتاب و متن ویرایش مینمایم، راستش از ۸صبح چیزهای در این راستا آموختهام که مِنّتدار هستم. و شاید بسیاریها مانند من، کممشکلترین متنها از نظر املایی و انشائی را در ۸صبح مرور فرمایند.
خاطره
در کندز زندهگی میکردم، ممکن جوزای سال ۱۳۸۹ بود، جناب سنجر سهیل برایم مژده دادند که ۸صبح منبعد در ولایات شمالشرقی چاپ و نشر همزمان با کابل میشود. وظیفه گرفتم تا جوانان آگاه و صاحب قلم را از ولایات ذکر شده بهعنوان گزارشگر و نماینده معرفی کنم. آقایان سید نورالعین در کندز، حسیب شریفی در تخار، سمیعالله سیحون در بدخشان و ابراهیم زمانی در بغلان برای همکاری با ۸صبح برگزیده شدند و تا دیرها موفقانه با روزنامه همکاری داشتند، چنانکه شیفتهگان نیازمند دسترسی به اطلاعات، به صورت منظم اخبار روز، بهترین گزارشهای تحقیقی و مقالهها از قلم آن عزیزان را در صفحات زرین ۸صبح میخواندند که تا هنوز برخی از آن عزیزان عملاً در غنامندی متن و محتوای روزنامه سهیم هستند. لاجرم ۲۹ اسد ۱۳۸۹ چاپ و نشر همزمان ۸صبح در ولایات شمالشرقی کندز، تخار، بدخشان و بغلان آغاز شد و دیر زمان این معمول میمون و خجسته ادامه داشت.
چه خوب است که سیزدهمین سالگشت ۸صبح با عید فطر عجین شد و دو جشن با هم تلفیق یافت که یکجا تجلیل شود. برای دوست فرهیختهام سنجر سهیل و تمامی گردانندهگان با احساس و دانشمند روزنامهی خودمان ۸صبح، پرباری کار و موفقیتهای همیشهگی تمنا دارم.