سبک زندهگی حاشیهنشینان شهر هرات
محمدناصر محمدی، استاد رشته جغرافیا در دانشگاه هرات

افزایش جاذبههای شهری هرات و بیفروغ شدن زندهگی در ولایت ناامن و روستاها بنا بر عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و مخاطرات طبیعی و امید به پیدا کردن کار و زندهگی بهتر در شهر هرات، هر روز بر سیل مهاجران افزوده و پدیده حاشیهنشینی را در این شهر پررنگتر میکند. حاشیه شهر محصول سالها غفلت از افرادی است که از روی ناچاری به حاشیه شهر آمدهاند.
حاشیهنشینی در حقیقت یک امر ناخواسته و جبری است که حاشیهنشینان را مجبور به ترک خانه و محل زندهگیشان میسازد. حاشیهنشینان مسکن، فرصتها و امکانات زندهگی مناسب را در کنار بسیاری از حقوق دیگر خود از قبیل حق برخورداری از رفاه و آسایش و سطح کیفی مناسب زندهگی، حق دسترسی به آموزش و پرورش، حق صحت و دسترسی به خدمات صحی، حق مصونیت غذایی و دسترسی به آب و غذای صحی و غیره را از دست میدهند. بدین سبب، شرایط زندهگی برای حاشیهنشینان بسیار سخت و طاقتفرسا است. آنها همهی امکانات و دار و ندار زندهگی خود را در جریان حاشیهنشینی از دست میدهند و نمیتوانند با خود انتقال دهند و با دستان کاملاً خالی و بدون هیچگونه پشتوانه اقتصادی به محلات جدید جابهجا میشوند. در واقع، آنها در محل جدید بودوباششان، مجبور اند زندهگی خود را از نو پایهریزی کنند و چون با ناتوانی اقتصادی و کمبود شدید امکانات مواجهاند، نمیتوانند وضعیت زندهگیشان را بهبود ببخشند. از این رو، شدیداً به کمک و مساعدت دولت و نهادهای کمککننده وابسته میمانند.
حاشیهنشینان خصوصاً در فصل سرد زمستان و گرمای تابستان با مشکلات فراوان مواجه میشوند، به ویژه اشخاص آسیبپذیر مثل پیرمردان و پیرزنان، زنان باردار، کودکان و اشخاص دارای معلولیت در شرایط رقتبار و طاقتفرسا زندهگی میکنند. این وضعیت در موارد زیادی منجر به بیماریهای شدید آنها شده و حتا گاه منجر به مرگ آنان میشود.
در ذیل به برخی از مهمترین مشکلات ناشی از حاشیهنشینی و محرومیت حاشیهنشینان از حقوق بشریشان میپردازیم:
-
از دست دادن منابع و امکانات دستداشته در محل سکونت اصلی
حاشیهنشینان منابع و امکانات زندهگی خود را که در خانه و محل سکونتشان داشتهاند، در اثر حاشیهنشینی از دست میدهند. بسیاری از حاشیهنشینان حتا قادر به انتقال لوازم اولیه بودوباش از قبیل فرش و لحاف و مواد غذایی دستداشتهشان نیز نیستند. از این رو، در محل جدید بودوباش با مشکلات فراوانی برای ایجاد سرپناه و گذران زندهگی مواجه میشوند. این مشکل خصوصاً در فصول سرما و گرما، هنگام بارندهگی و طوفان، شرایط زندهگی را برای حاشیهنشینان طاقتفرسا میسازد.
از والسوالی اناردره به دلیل جنگ به ولایت هرات آمده است، میگوید: «تمام وسایل خونه ما در محل بودوباش ما بموند و ما تنها به یک جوره لباسی که به تن ما بود از خونه بیرون شدیم. شوهرم فوت کرد. سه پسر و چهار نواسه دارم، اما پسرم از اولادها خود هیچ خبری ندارد، به خاطری که معتاد است. ما فقیر هستیم و حالی در یک خونه شکسته ی زنده گی میکنیم ما فقط با لباس جان خود آمدیم تمام اجناس و لوازم ما در خانه ماند. فقر، بیکاری، نداشتن مسکن، عدم دسترسی به آب و غذای کافی و وسایل گرمکننده برای زمستان، عدم دسترسی به مکتب و خدمات صحی از مشکلات ما است».
-
محدودیت دسترسی به حق رفاه و امکانات و خدمات رفاهی
حاشیهنشینان از لحاظ دسترسی به حق رفاه و امکانات و خدمات رفاهی از قبیل دسترسی به مسکن، مصونیت از فقر و بیکاری، دسترسی به سطح کیفی مناسب زندهگی، دسترسی به وسایل گرمکننده و سردکننده، آب، تشناب، برق و امثال آن نیز بسیار محروماند. تحقیق مشترک بانک جهانی و کمیشنری عالی ملل متحد در امور پناهندهگان نشان میدهد که بیش از ۷۰ درصد حاشیهنشینان که در مناطق غیرپلانی شهری به سر میبرند، به برق، آب آشامیدنی کافی و تسهیلات حفظالصحه دسترسی ندارند. چنانچه اشاره شد، بسیاری از حاشیهنشینان در خیمهها و یا مغارهها زندهگی میکنند. آنها گرمای تابستان را بدون هیچگونه امکاناتی سپری میکنند و فصل خزان را هم با تمام بارندهگی و سرمای شدید زمستان را سپری میکنند. زندهگی برای آنها بسیار سخت و طاقتفرسا است. این وضعیت خصوصاً برای اطفال، کهنسالان و مریضان بسیار ناگوار خواهد بود. سالهای گذشته شماری از این حاشیهنشینان، خصوصاً اطفال حاشیهنشین، در اثر سرمای شدید زمستان جان دادند. این خطر امسال نیز آنها را تهدید خواهد کرد. در پرسشهای تحقیق نیز بسیاری از حاشیهنشینان از این مورد شکایت کردهاند. قضیه زیر نیز حاکی از این مشکل حاشیهنشینان است:
از والسوالی حصارک ننگرهار که در اثر جنگ و ناامنی به ولایت هرات آمده، میگوید: «وقتی داعش بالی ده ما حمله کردن، همهگی ما پریشون ساختند و مکاتب را نیز بسته کردند و همه اطفال اعم از دخترا و پسرا از مکتب باز موندن. یک روز بالای زمینهایم کار میکردم که یکی از دوستا مه آمد و گفت داعش در پیش رو مه کسی به چاقو حلال کرد و مه هم با خانواده تصمیم گرفتم که بعد ازی نمیتونیم در قریه خود به آرامی زندهگی کنیم. داعش ما را مجبور میکردند که یا برایشان پول بدیم و یا یکی از اعضای خانواده خو به سربازی برایشان بدیم. بناءً مجبور شدیم قریه خود را ترک کنیم و فعلاً همراه خانواده خود به اینجی زندهگی میکنم و با مشکلات فروانی از قبیل فقر و بیکاری، نداشتن مسکن، عدم دسترسی به خدمات صحی مواجه هستیم و تقاضای کمک عاجل داریم».
-
محدودیت دسترسی به حق کار و فرصتهای شغلی مصون و مداوم
بیکاری بزرگترین دغدغه حاشیهنشینان است، زیرا با وجود فقر و ناتوانی اقتصادی، زندهگی آنها به صورت روزمره به کار روزانهشان بستهگی دارد. در محل جدید بودوباششان معمولاً تا مدتها بیکار میمانند و یا کارهای بسیار محدود با شرایط سخت حاشیهنشینان و دستمزد اندک گیر میآورند. آنها معمولاً با فرصتهای شغلی محدودی که ممکن است در محل جدید بودوباششان وجود داشته باشد، ناآشنایند و از این رو تا مدتها نمیتوانند کار مداوم و مطمینی پیدا کنند و با عدم مصونیت شغلی جدی مواجهاند. این حاشیهنشینان نمیتوانند از پس مخارج و هزینههای زندهگیشان برآیند و از این رو، بسیاری از آنها قرضدار میشوند و مجبور اند تا مدتها بار قرضههایشان را نیز بر دوش بکشند. بنابراین، بیکاری حاشیهنشینان را به فقر مضاعف دچار میسازد. تقریباً اکثر حاشیهنشینان بیکاری را به عنوان یکی از مشکلاتشان یادآوری کردهاند. نمونه زیر یکی از قضایای حاشیهنشینی است:
«از والسوالی قیصار ولایت فاریاب همراه برادر زخمی خود از منطقه خود کوچ کردیم و به ولایت هرات آمدیم و تمام وسایل خانه و زندهگیمان همانجا ماند. فعلاً در داخل خیمههایی که خود ما از پارچه و پلاستیک ساختیم، زندهگی میکنیم و با فقر، بیکاری و کمبود غذای صحی مواجه هستیم و از نداشتن مسکن و وسایل سردکننده و گرمکننده برای تابستان و زمستان رنج میبریم. آب آشامیدنی خود را از راه دور توسط بشکه میآوریم».
-
محرومیت از حق مصونیت غذایی و محدودیت دسترسی به آب و غذای صحی
عدم مصونیت غذایی و گرسنهگی از دیگر پیآمدهای حاشیهنشینی است. حاشیهنشینان به خاطر فقر، بیکاری و آسیبپذیری بالا، دسترسی محدود به غذای مناسب و صحی دارند. حاشیهنشینان که در محلات غیرپلانی به سر میبرند، در سالهای اول با آسیبپذیری شدید در برابر عدم مصونیت غذایی قرار میگیرند. براساس این تحقیق، عدم مصونیت غذایی این حاشیهنشینان تقریباً پنج برابر بیشتر از جمعیت فقیر شهری است. عدم مصونیت غذایی و محدودیت دسترسی به آب و غذای صحی و کافی هم از مشکلات بزرگ حاشیهنشینان است.
-
محدودیت دسترسی به حق آموزش و پرورش
در بسیاری از مناطقی که حاشیهنشینان به سر میبرند، مکتبی وجود ندارد و یا مکاتبی که در مناطق اطراف است، برای آنها بسیار دور است. مشکلات ادغام و تأمین رابطه در مکاتب محلات اطراف نیز برای آنها وجود دارد. از این رو، بسیاری از کودکان خانوادههای حاشیهنشین بیسواد میمانند. اگر مدت آوارهگی این حاشیهنشینان طولانی باشد، در آن صورت فرزندان آنها از حق آموزش و تحصیل کاملاً محروم میشوند.
در نهایت دولت و نهادهای ذیربط مکلفاند که:
- از حاشیهنشینان حمایت کنند و به نیازمندیهای آنان از طریق مساعدتهای فوری پاسخ دهند تا آنها بتوانند به عنوان شهروندان برابر این کشور از شرایط و زمینههای حداقلی زندهگی برخوردار شوند.
- عوامل، شرایط و زمینههایی را که منجر به حاشیهنشینی شهروندان میشوند، رفع کرده و یا از آنها پیشگیری کنند و یا آگاهیهای پیشینی به شهروندان ارایه کنند تا از حاشیهنشینی جداً جلوگیری شود.
- تلاش در جهت حل دایمی معضل حاشیهنشینی از طریق فراهم ساختن زمینه برای روی دست گرفتن یکی از سه راه حل زیر: بازگشت داوطلبانه به محل بودوباش اصلی، ادغام محلی در محل حاشیهنشینی، انتقال به یک محل دیگر در داخل کشور.