پروسهی صلح افغانستان و افزایش تنشها میان روسیه و امریکا
عمر نثار، مسوول مرکز مطالعات افغانستان معاصر - مسکو

از سال ۲۰۱۶ بدین سو بازیگران و میانجیگران منطقهایـجهانی نقش فعال و اثرگذاری در پیوند به پروسهی صلح افغانستان ایفا کردهاند.
با آنکه تفاهمنامهی صلح بین ایالات متحده امریکا و گروه طالبان امضا شده است، اما اتفاق نظر وجود دارد که اجرای آن کار آسانی نیست، تا حدیکه حتا خود میانجیگران دخیل در این روند به اجرای موفقانهی آن با شک و تردید میبینند. با درنظرداشت این، سوال این است که برای میانجیگران خارجی درگیر در روند صلح افغانستان چه اهمیت دارد: اجرای موفقانهی این روند یا تقویت موقعیت سیاسی و دیپلماتیک خودشان.
طی سالهای گذشته بازیگران مختلفی به عنوان میانجی در این روند مداخله و فارمتهای مختلفی را دنبال کردند که این منجر به تضاد بین بازیگران بیرونی در پروسه صلح شده است. اولین ابتکار با مشارکت میانجیگران خارجی گروه همآهنگی چهارجانبه (افغانستان، چین، پاکستان و ایالات متحده) بود که در نیمه دوم سال ۲۰۱۶ به پیشنهاد واشنگتن آغاز به کار کرد. گرچه نخست کار گروه چهارگانه مورد حمایت اکثر کشورهای ذیدخل در قضایای افغانستان به ویژه روسیه قرار گرفت، اما به زودی موضع مسکو تغییر کرد. این در حالی بود که همزمان مسکو برای آغاز کار گروه منطقهای زیر نام «فارمت مسکو» اقدام کرد.
نخستین جلسات «فارمت مسکو» با مشارکت حلقهی معدودی از کشورهای منطقه برگزار شد، اما روسیه موفق شد به زودی مشارکت کشورهای منطقه را وسعت دهد. چنانچه در سال ۲۰۱۷ نشستهای این گروه با حضور نمایندهگان روسیه قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان، اوزبیکستان،ترکمنستان، چین، ایران، پاکستان و هند دایر شود.
روسیه تا سال ۲۰۱۷ در زمرهی کشورهای تأثیرگذار در قضایای افغانستان شمرده نمیشد، اما در سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۹ مسکو نفوذ خود را افزایش داد و این تأثیرگذاری به جایی رسید که هنگامیکه اولین نشست چهرههای سیاسی افغانستان و نمایندهگان طالبان در مسکو دایر میشد، ارگ ریاست جمهوری افغانستان با نگرانی انتظار اعلامیهی ایجاد دولت انتقالی را میکشید.
ایالات متحده که در تلاش حفظ کنترل انحصاری بر مسایل صلح و جنگ در افغانستان است، در اوایل ابتکارات صلح روسیه را نادیده میگرفت، چنانچه زلمی خلیلزاد، نماینده امریکا در امور صلح افغانستان، سفرهای خود را به کشورهای خلیج فارس و پاکستان محدود ساخته بود؛ اما وقتی که روسیه به ایجاد حرکتهای کلان منطقهای دست زد و توانست طرفهای درگیر در بحران افغانستان را دور یک میز جمع کند، اوضاع تغییر کرد.
پس از این، برنامههای خارجی داکتر زلمی خلیلزاد هم تغییر کرد. ظاهراً رقابتها کنار گذاشته شد و تماسهای روسیه و امریکا دربارهی ختم بحران افغانستان شکل دایمی یافت. این در حالی بود که روابط مسکو و واشنگتن در اکثر نقاط جهان بعد از سال ۲۰۱۴ رو به بحران بود.
توقع میرفت که تماسها بین روسیه و ایالات متحده امریکا دربارهی افغانستان موجب تقویت همکاریها در عرصههای دیگر و مناطق دیگر میان دو کشور شود، اما افزایش روابط و همکاریها در حوزهی افغانستان هیچ تغییر مثبتی در دیگر حوزهها به میان نیاورد.
با این حال، پس از آغاز همکاریهای روسیه و امریکا در امور صلح افغانستان، یک طرح جدید برای تحقق روند صلح با مشارکت روسیه، ایالات متحده و چین ایجاد شد و بعد از این فعالیتهای «فارمت مسکو» به حداقل رسید. به این دلیل میتوان فرض کرد که مسکو «فارمت» منطقهای را با فارمت جدید «سهگانه» با مشارکت ابرقدرتها به امید حفظ موقفش در روند صلح عوض کرد.
دشوار است بگوییم دیپلماتهای روسیه و امریکا در چوکات طرح جدید مشخصاً روی کدام مسأله دیگر و تحت کدام شرایط دیگر توافق کرده باشند. با این وجود، اظهارات رسمی از جانب روسیه در ماههای گذشته بیانگر عدم رضایت مسکو از عملکردهای واشنگتن در قبال افغانستان است. چنین به نظر میرسد که ایالات متحده طبق آجندای خود پیش میرود و لازم نمیبیند که شرکای خود در چوکات گروه سهگانه را در جریان اقدامات خود قرار دهد.
از سوی دیگر، گزارش روزنامه نیویورک تایمز امریکایی در مورد معامله نظامیان روسیه با طالبان برای قتل سربازان امریکایی در افغانستان ظاهراً روابط دو کشور را پرتنشتر ساخت. مسکو، گروه طالبان و رییس جمهور امریکا، گزارش نیویورک تایمز را رد کردند. با این حال، وزارت خارجه روسیه از گزارشها در مورد مسلح ساختن داعش توسط چرخبالهای امریکایی و دست داشتن نظامیان امریکایی در قاچاق مواد مخدر یادآوری کرد. این تنشهای روزافزون رسانهای روی روند صلح افغانستان که به مرحلهی حساسی رسیده و روی همکاریهای منطقهای که نیاز اساسی پروسه صلح است، تأثیر منفی میگذارد.
پیش از این، نمایندهگان روسیه به نتیجه مثبت کارِ گروه سهجانبهی روسیه، چین و امریکا اظهار امیدواری کردهاند؛ اما اگر تنشها با این سرعت بالا برود، بعید نیست که اجماع بین سه قدرت جهانی از دست برود و مسکو دوباره در جستوجوی راههای منطقهای افتد. ازسرگیری کنفرانس صلح مسکو یکی از اقدامات میتواند باشد.
این در حالی است که موفقیت روند صلح افغانستان در گرو اعتمادسازی در سطوح مختلف و همگرایی منطقهایـجهانی است.