پیشنهاد ازدواج بانوان به آقایان؛ رسمی که باید پا بگیرد
فرشاد عمری، خبرنگار آزاد و مدرس برنامههای رسانهای دانشگاه رنا

سیمون دوبوار، نویسندهی مشهور فرانسهای، در رابطه به حقوق، قدرت و ارادهی یک زن، جملهی معروفی دارد: «یک انسان زن آفریده نمیشود، زن میشود». اشارهی دوبوار به بانوانی است که از حقوق و قدرتشان بیخبر اند و همواره قربانی عرف و سنتهای ناپسند جامعهی خود میشوند.
بحث ازدواج و آغاز یک سفر جدید زندهگی بر اساس پیشنهاد و یا خواستگاری، پایهگذاری میشود. اما در مرحلهی نخست اقدام از کدام طرف صورت گیرد، بانو یا آقا؟ چرا همیشه پیشنهاد ازدواج را آقایان میدهند؟ درخواست ازدواج از سوی بانوان چی پیامدهایی را میتواند در قبال داشته باشد؟ یک بانو چگونه پیشنهاد بدهد که با حفظ عزت و غرور زنانهگیاش همراه باشد؟ این همه پرسش اساسی است که در این روزها گوشهای از ذهن اکثر جوانان را درگیر کرده است و در این مقالهی پژوهشی با گفتوگو با عدهای از بانوان و کارشناسان مسایل امور اجتماعی، کوشش شده به این سوال پاسخ روشن داده شود.
انتخاب کنیم یا انتخاب بشویم؟
حق انتخاب همسر برای دختران افغانستان یک تابو شمرده میشود و شمار زیادی از دختران میگویند ترس طرد شدن از خانواده و پیامدهای خشونتبار آن مانع ابراز علاقه نسبت به جنس مخالف و یا مخالفت با انتخاب والدین میشود. همچنان در مورد اینکه خواستن ابتدا باید از سوی مرد مطرح شود یا زن، حکم قطعی وجود ندارد. عرف و رسمهای هر جامعه انتخابکنندهی این مسأله است، ولی اینکه تا چی حد این انتخاب از سوی عرف و عنعنات میتواند عادلانه باشد، بحثی جدا است.
تعدادی از بانوان پشتیبان خواستگاری از سوی آقایان هستند. بانو عفت سلطانی، دانشجوی خبرنگاری، به این عقیده است که خواستگاری یک امر مردانه است و اگر در جامعهی افغانی ما، بانوان پیشقدمی کنند، شاید در آینده با خشونت یا کنایههای فامیل پسر مواجه شوند. اما زهرا قاسمیار، دانشجویی که دورهی لیسانسش را فرا میگیرد، نظر دیگری دارد: «ازدواج یک امر طبیعی بوده و هر دو طرف در آن حق انتخاب دارند. تصمیم گرفتن و یا پیشنهاد بانوان در امر ازدواج، طرز فکر اشتباه نبوده و نباید زیر سایهی تعصبات و طرز فکرهای اشتباه قرار گیرد؛ چون بانوان از حقوقی نیز برخوردار اند که نباید از آن غافل بمانند و نکتهی مهم این است که باید پیشنهاد با درنظرگیری شخصیت و ظرفیت طرف مقابل به عمل بیاید.»
دیدگاه بانوان تحصیلکردهی کشور
فرشته محبوبی، نویسنده و خبرنگار است. او پیشنهاد ازدواج از سوی بانوان را یک نوع آزادی فردی و یکی از حقوق مسلم زنان میداند. به نظر بانو محبوبی اولین چالش در مقابل این امر، خانوادهها است که آنان بر اساس عرفهای ناپسند همواره به بانوان پیشقدمی برای ازدواج را شرمآور و یا گناه تلقی کردهاند، در حالی که با این کارشان ناآگاهانه یکی از حقوق اساسی و شرعی دخترانشان را صلب میکنند.
مروه احمدزی، فعال جامعهی مدنی و عضو تیم ملی بایسکلرانی بانوان افغانستان، در این باره میگوید: «مسلما این کار بانوان، تابوشکنی است و جامعه را از وجود پدیدهی مردسالاری نجات میبخشد. نگاه مضحک با شخصیت والای زن را نفی کرده و میفهماند که زن نه عاجزه است و نه ناقصالعقل. دامنهی خرافات و ضعیفه شناختن زن را محو میکند. بانوان برخوردار از استقلال میشوند، مردان ایدهآلشان را به همسری انتخاب میکنند و به آنها پیشنهاد ازدواج میدهند. از مضیقهی انحصارگرایی و محدودیتهای ناشی از رسمهای انحرافی و خرافاتی نجات مییابند. با درآید عقل و شعور خود، همسفر زندهگیشان را انتخاب میکنند».
پیشنهاد ازدواج بانوان از لحاظ امور اجتماعی چی پیامدی در زندهگی دو طرف دارد؟
وحیده رحمتی، کارشناس ارشد رشتهی جامعهشناسی و استاد دانشگاه، میگوید: بانوان مطابقِ ارزشهای کنوانسیون حقوق بشر، آزادی پیشنهاد و انتخاب همسر را دارند.
افغانستان مطابق قانون اساسی، کنوانسیونهای بینالمللی به ویژه کنوانسیون حقوق بشر را به رسمیت شناخته است، که آزادیهای انسانی در متن این کنوانسیونها جایگاه درشت و قابل تامل دارد و پیشنهاد یا انتخاب همسر نیز بخشی از این آزادیها است. ولی آنچه در عمل دیده میشود، متاسفانه مطابقت به متنهای جهانی ندارد و بیشتر زیر سایهی سنتهای حاکم جامعه عملی میشود. بانو رحمتی اما همچنان نظر دارد که باید پیشنهاد ازدواج از سوی بانوان برای فرد روشنفکر و باظرفیت صورت گیرد؛ کسی که به شکل واقعی شایستهی پیشنهاد یک بانو باشد و آن را بتواند درک کند، وگرنه در شرایط کنونی جامعهی ما، میتواند مشکلات خانوادهگی را در آینده برای همان بانو به بار بیاورد.
تابوشکنی در جامعهی افغانی
بانو هدا خاموش در صفحهی مجازی اجتماعی به پسری که برای آیندهاش انتخاب کرده بود، پیشنهاد ازدواج داد و پس از دریافت پاسخ مثبت، با او نامزد شد. او میخواهد پیام مهمی را از طریق این مقالهی پژوهشی به دیگر بانوان برساند: «در جامعهی سنتی ما زن را بار سنگین در شانههای خانواده قرار داده و حق انتخاب سرنوشت را از او گرفتهاند. او را منتظر نظریه و خواست دیگران نگه داشتهاند تا باشد که سرنوشتش رقم زده شود و این سرنوشت تا کجاها میکشاندش را نمیداند، به کجا میبرندش نمیداند. پس باید حق انتخاب را از او نگیرند و بگذارند او حق انتخاب داشته باشد، سرنوشتش را خودش رقم بزند و برای خودش زندهگی بسازد. ما سالهای متمادی شاهد سرکوب شدن احساسات و خواست زنها بودیم که باعث شده سر، بینی و دست او را ببرند و زیر بار لتوکوب قرار بدهند. پس پیام من برای تمام بانوان این است که از حق خود نگذرند و نگذارند دنیایشان سیاه شود. آنها حق دارند انتخاب کنند، حق دارند زندهگی کنند و حق دارند سرنوشت خودشان را بسازند».
نتیجه
طرح پیشنهاد ازدواج از طرف یک بانو در تاریخ اسلام نیز بیسابقه نیست، طوری که حضرت خدیجه از حضرت محمد (ص) تقاضای ازدواج کرد.
به هر حال نه تنها در جامعهی ما، بلکه در بسیاری از جوامع، از زمانهای بسیار دور نیز رسم بر این بوده که تقاضای ازدواج از جانب مردان مطرح شود، اما در بسیاری از مواقع این سنتشکنی برای خانوادهها قابل درک نیست و در نتیجه به آسانی آن را نمیپذیرند و حتا گاه در این زمینه هم مشکلاتی مشاهده شده است.
حالا در نتیجه میتوان گفت: بعضی چیزها حل کردنی و بعضی دیگر هضم کردنی است. وقتی میتوانیم خودمان تعیین تکلیف کنیم، اشتباه است منتظر تصمیم طرف مقابل بمانیم. مدل درست این است که دختر از ویژهگیهای خاص او تعریف کرده و پیشنهادش را در قالب ابراز عشق و علاقه بیان کند.
از سوی دیگر اگر یک مطالعه روی وضعیت کنونی اجتماع صورت گیرد، معلوم میشود که یکی از عوامل اساسی جرایم و خشونتها در جامعه، تربیه نادرست کودکان و ازدواجهای ناسالم میتواند باشد. زمانی که اکثر بانوان با مردان ناشناخته براساس انتخاب والدینشان ازدواج میکنند، تمام توجه و مهرشان را نمیتوانند برای همسرشان اهدا کنند. به این ترتیب روزانه خشونتهای خانوادهگیشان همواره گسترش مییابد که این همه میتواند تاثیر ناگواری بر تربیهی فرزندانشان وارد کند. هر ازدواجی خوب نیست و هر طلاقی بد نیست؛ عنصری که باعث خوب یا بد شدن است، کیستی و مسوولیتپذیری شما است! امید دارم همسری را انتخاب کنید که مانع تلاش شما نشود و کسی باشد که در کنارش طعم واقعی عشق و خوشبختی را بچشید. تصمیم گرفتن، قوی بودن و نیک اندیشیدن یک زن، به جذابیتش میافزاید.