بخش پنجم – حقوق مخاطب در تبلیغات تجارتی

بخش اول – حقوق مخاطب در تبلیغات تجارتی
بخش دوم – حقوق مخاطب در تبلیغات تجارتی
بخش سوم – حقوق مخاطب در تبلیغات تجارت
بخش چهارم – حقوق مخاطب در تبلیغات تجارتی
ج) محافظت از خط و زبانهای رسمی کشور
اهمیت خط و زبان در حفظ هویت ملی و پایگاه تاریخی ملتها نیاز به توضیح و تأکید ندارد. به همین دلیل همه دولتها ضمن احترام به تنوع خط و زبان (محلی، قومی و خارجی) رعایت احترام خط و زبان رسمی کشور را الزامی میدانند.
زبان در قلب و هسته اصلی همه ارتباطات بشری قرار دارد و رسانهها برای برقراری ارتباط با مخاطبان مجبور به استفاده از آن هستند؛ گاهی به صورت گفتاری و گاهی به صورت نوشتاری. از طرف دیگر خط یا زبانی که در رسانهها مورد استفاده قرار میگیرد، مستقیم یا غیرمستقیم و خواسته یا ناخواسته، به عنوان خط یا زبان الگو در میان مخاطبان رایج میشود. رواج فوری و گسترده واژهگان و حتا طرز تلفظ به کار رفته در برنامههای رادیو و تلویزیون در میان مردم نشانه روشن این الگوسازی است. این واقعیت در مورد سایر رسانهها نیز قابل تطبیق است و حتا از یک جهت، مطبوعات در این زمینه مؤثرتر اند و آن جنبه ثبت و ماندگار آنها است.
در همین رابطه ماده ۱۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان به تعیین و وضعیت زبان و خط رسمی پرداخته است، چنانکه قانونگذار بیان میدارد: «از جمله زبانهای پشتو، دری، ازبکی، ترکمنی، بلوچی، پشهای، نورستانی، پامیری و سایر زبانهای رایج در کشور، پشتو و دری زبانهای رسمی دولت میباشند. در مناطقی که اکثریت مردم به یکی از زبانهای ازبکی، ترکمنی، بلوچی، پشهای، نورستانی و یا پامیری تکلم میکنند آن زبان علاوه بر پشتو و دری به حیث زبان سوم میباشد و نحوه تطبیق آن توسط قانون تنظیم میگردد. دولت برای تقویت و انکشاف همه زبانهای افغانستان پروگرامهای مؤثر طرح و تطبیق میکند. نشر مطبوعات و رسانههای گروهی به تمام زبانهای رایج در کشور آزاد میباشد. مصطلحات علمی و اداری ملی موجود در کشور حفظ میگردد.» بنا بر این، از ماده فوق چنین استنباط میشود که میتوان در تبلیغات بازرگانی و تجارتی از زبانهای محلی و قومی در کنار زبانهای دری و پشتو استفاده کرد، اما نباید اجازه داد تبلیغی همیشه به زبان و خط بیگانه صورت پذیرد.
در مواد چهار و پنج قانون حمایت از مستهلک افغانستان نیز در این باره چنین آمده است: «هر گاه تولیدکنندهی خارجی در داخل افغانستان نمایندهگی تجارتی داشته باشد مکلف است رهنمود استفاده از جنس را به یکی از زبانهای رسمی کشور نیز ارایه کند. همچنین تمامی شرکتهای تولیدی، خدماتی و واردکنندهگان اجناس به طور اخص دارویی و غذایی باید خصوصیات، ترکیبات، محل تولید، تاریخ تولید و تاریخ انقضا را به زبان رسمی کشور روی جنس تحریر بدارند.»
د) ممنوعیت اضرار به غیر و تعرض به حریم خصوصی افراد
حریم به معنای حرمت و ممنوع بودن است و تعرض دیگران به صاحب حریم ممنوع، حرام بوده است و اگر تعرضی صورت گیرد، جرمی تحقق یافته است. با اینکه هر کس حق دارد کالا یا خدماتش را تبلیغ کند اما آزادی تبلیغات تجارتی مانند هر حق دیگری محدود به رعایت حریم دیگران است. به عنوان یک قاعده کلی هیچکس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر، یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد. اضرار به غیر، که میتواند مادی یا معنایی باشد، به هر صورت ممنوع است و به همین دلیل، آگهیهای تبلیغاتی نباید خدمات یا کالای دیگران را بیارزش یا فاقد اعتبار جلوه دهد. طبق مواد ۲۳، ۲۴ و ۴۰ قانون اساسی افغانستان حیثیت، جان، مال، حقوق، و شغل اشخاص از تعرض مصون است، مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
بنا بر این، بر رسانهی ملی و سایر رسانهها لازم است، اولاً در چارچوب قوانین و دستورالعملهای خود، ارزشهای اخلاقی، فقهی، حقوقی و حرفهای را رعایت کنند و ثانیاً ترویجدهنده فضایل اخلاقی و موازین شرعی و قانونی در روابط فردی و اجتماعی باشند. بر این اساس، برای دسترسی به حریم خصوصی افراد تولید برنامههایی در این مورد، نیاز به تعریف مجدد، ملاک، نظریه و دستورالعملهای اخلاقی- حرفهای دارد تا در اقدامات گوناگون رسانهای مانند ضبط، تأمین، آرشیف، تدوین، صداگذاری (دوبلاژ)، برنامههای تبلیغاتی، خبر، فلم و… مدیران، مجریان، گزارشگران و خبرنگاران و… موظف به رعایت آن باشند و در صورت رعایت نکردن این حق، راهکارهای معینی برای جبران ضرر واردشده در نظر گرفته شود.
ه) حفظ محیط زیست
محیط زیست سالم، به عنوان یکی از ارزشهای بنیادینِ جامعه و از مهمترین مصادیق نسل سوم حقوق بشر به حساب میرود. قانون اساسی افغانستان در مقدمه خویش به این مسألهی مهم پرداخته و یکی از اهداف وضع این قانون را تأمین زندهگی مرفه ﻭ محیط زیست سالم برای همه ساکنان افغانستان میداند. از سوی دیگر، ماده ۱۵ قانون اساسی افغانستان، دولت را ملزم به اتخاذ تدابیر لازم در مورد حفظ جنگلها و بهبود محیط زیست میسازد. امروزه مساله محیط زیست یک موضوع جهانی است و این امر مهم بدون حضور و کمک رسانهها امکانپذیر نیست؛ زیرا رسانهها، مهمترین رکن ارتقای دانش محیط زیستی در جامعه میباشد. امروزه در تمام جهان رسانهها از یک سو تعیینکننده مسیر، افکار و فرهنگ در تمام سطح زندهگی و همچنان رفتار انسانها در حفاظت از محیط زیست میباشند، و از سوی دیگر رسانهها با دادن اطلاعات محیط زیستی به سطوح مختلف جامعه متناسب با نیاز هر قشر جامعه، نهادینه کردن این اطلاعات موجب تغییر رفتار و گسترش فرهنگ محیط زیستی جامعه میشوند.
آموزش زیستمحیطی تنها از طریق نهادهای رسمی میسر نیست، بلکه وسایل ارتباط جمعی نیز میتوانند به عنوان مکمل نهادهای رسمی آموزش باشند. رسانههای یادشده، نقش مهمی در زندهگی مردم کشورمان ایفا میکنند. باید هرگونه تبلیغ بازرگانی که برای مثال مشوّق مردم برای آلودهسازی دریاها، جادهها و اماکن شهری میشود، نابودی منابع طبیعی مانند جنگلها و چراگاهها را در پی دارد، هوا را آلوده میسازد، آب را هدر میدهد یا کالای غیراستاندارد را ترویج میکند، ممنوع باشد.
ادامه دارد…