بخش سوم – اسرار شکست دیپلماتیک امریکا در افغانستان

منبع: نیویارکر
نویسندهگان: استیو کول و آدم انتوس
مترجم: شوکتعلی خالقی
در اواخر فبروری، خلیلزاد به هتل ریتز کارلتون در خلیج فارس رسید. ملا عبدالغنی برادر، یکی از بنیانگذاران طالبان، وی را موقع طعام چاشت ملاقات کرد. برادر قبل از سقوط طالبان معاون وزیر دفاع بود. به گفته مقامات افغان و امریکایی، پس از انتخاب حامد کرزی بهعنوان رییس جمهور، برادر که مخفی شده بود، درگیر گفتوگوهای پنهانی در مورد آشتی سیاسی بین طالبان و جمهوری اسلامی شد. در سال ۲۰۱۰ یک تیم مشترک سیآیای و آیاسآی، برادر را در کراچی دستگیر کرد و در پاکستان به زندان انداخت. او بعداً به حبس خانهگی منتقل شد. خلیلزاد پس از آنکه فرستاده ویژه ترمپ در امور صلح شد، قمر جاوید باجوا، فرمانده ارتش پاکستان را متقاعد کرد تا برادر را بهعنوان نشانه حسن نیت آزاد کند.
به گفته لیزا کرتس، متخصص افغانستان در امور امنیت ملی ترمپ که در جلسه حضور داشت، خلیلزاد به برادر گفت: «من در مورد شما میدانم که مرد صلحطلب هستید.» برادر پاسخ داد: «میدانم اگر شما نبودید، سر این میز نمینشستم.»
خلیلزاد و پمپئو نقش برادر در دوحه را نشانه جدی بودن طالبان در مذاکرت صلح میدانستند. (باری پمپئو عبدالغنی برادر را بازیگر پیچیدهای توصیف کرد). روز بعد، خلیلزاد با عبدالغنی برادر در اتاق هتلش که مشرف به استخری بود که زنان با بیکینی در آن لمیده بودند، دیدار کرد. خلیلزاد با استناد به این باور اسلامی که زندهگی پس از مرگ در بهشتی از آب و حورها است، به شوخی گفت: «شما باید احساس کنید که در بهشت هستید.» برادر به سمت کلکین رفت و پرده را کشید.
مذاکرات بین امریکا و طالبان تا بهار ادامه یافت. ابتدا در هتل شروق، بعداً در باشگاه دیپلماتیک دوحه. برادر بهطور منظم شرکت نمیکرد؛ اما خلیلزاد هرازگاهی بهطور خصوصی وی را در اتاق هتلش میدید. خلیلزاد همچنان موضوعات چندگانه را از طریق واتساپ به اعضای تیم مذاکرهکننده طالبان و دستیاران عبدالغنی و گاهی به خودش میفرستاد. مانور سریع دیپلماتیک او باعث شد که دیگر مقامات پنتاگون و کاخ سفید نتوانند آنچه را که انجام میداد، دنبال کنند. یکی از مقامات پنتاگون گفت که اعضای تیم مذاکرهکننده به شوخی میگفتند: «جالبترین سختافزار قابل بهرهبرداری در جهان، تلفن همراه خلیلزاد است.» زیرا او همیشه، بحثهایی را مطرح میکرد که هیچکس از آن مطلع نبود. این مقام آن را «بداهه» نامید. برای دیگران بیشتر شبیه اغتشاش بود. در ۱۹ اپریل، عبدالغنی برادر نامهای به پمپئو نوشت و در آن شکایت کرد که از مذاکرات خلیلزاد با طالبان منصرف شده است. خلیلزاد در طول ۱۶ روز مذاکره نفسگیر، در مجموع تنها شش دقیقه با برادر تماس داشت.
در جلسات رسمی عباس استانکزی و دیگر مذاکرهکنندگان طالبان، از جمله زندانیان سابق گوانتانامو که در زمان مذاکرات دوره اوباما آزاد شده بودند، حضور داشتند. جلسات قبل از چاشت، مطابق برنامه ساعت دهونیم صبح آغاز میشد. امریکاییها زودتر به جلسه حاضر میشدند و طالبان معمولاً دیر میآمدند. با این حال در آغاز تابستان، هر دو طرف در حال تبادل پیشنویس توافق نهایی بودند. خلیلزاد ۱۴ جولای را بهعنوان تاریخ امضای توافقنامه تعیین کرد و برنامهریزی برای مذاکرات بعدی فوری در اسلو، پایتخت ناروی، میان طالبان و نمایندهگان جمهوری اسلامی برای تصمیمگیری در مورد آینده سیاسی افغانستان را آغاز کرد.
امریکاییها هنوز تصمیم نگرفته بودند که آیا طالبان در جنگ علیه جمهوری اسلامی آتشبس را میپذیرند یا خیر. در اوایل جولای، مولی فی، معاون خلیلزاد، عباس استانکزی را در مورد این موضوع تحت فشار قرار داد که او آن موضوع را برای رییس جمهور امریکا «خیلی مهم» توصیف کرد. استانکزی تسلیم نشد و خواست جدید را مطرح کرد. او خواستار آزادی هزاران زندانی طالب بود که توسط حکومت غنی نگهداری میشدند.
مذاکرهکنندگان طالبان اصرار داشتند که برای متقاعد کردن سرسختترین جناحهای خود در مورد مزایای گفتوگوهای صلح، به این امتیاز نیاز دارند. خلیلزاد گفت که ایالات متحده تلاش خواهد کرد تا رییس جمهور غنی را متقاعد کند که با این خواست موافقت کند. اندرو وال، یک فرمانده نیروهای دریایی «حمایت قاطع» به یاد میآورد: «زمانی که افسران نظامی ایالات متحده در اتاق جلسه متوجه شدند که طالبان ممکن است اسیران خود را بدون آتشبس به دست آورند، میخواستند جلسه را ترک کنند.» وال گفت: «خلیلزاد به وضوح خواهان یک معامله بود و به نظر میرسید مایل است که تقریباً همهچیز را به طالبان بدهد.» «مشخص نیست که آیا ما هیچ خط قرمز واقعی داریم یا خیر.» در سوم جولای، پیشنویس توافقنامه تازهسازی شد تا شامل آزادی «حد اکثر» پنج هزار زندانی طالبان شود. (در عوض طالبان هزار زندانی دولت افغانستان را آزاد میکردند).
یک هفته بعد، جنرال اسکات میلر، فرمانده نیروهای ناتو در افغانستان، به دوحه پرواز کرد و خلیلزاد را در یک صبحانه ملاقات کرد. نادر نادری و عبدالمتین بیک، دو مشاور جوان رییس جمهور غنی که با مذاکرهکنندهگان طالبان صحبت کرده بودند، در صبحانه حضور داشتند. نادری و بیک گزارش دادند که چندین طالب با تحقیر به شکست امریکا افتخار کردند. یکی از مذاکرهکنندهگان طالبان فریاد زده بود: «امریکاییها با دُم میان پاهایشان میدوند.» بیک بعداً به خلیلزاد گفت که بیدار شود: «به خاطر خدا طالبان طرفدار مذاکرات و حل و فصل سیاسی نیستند. آنها واقعاً در تلاش پیروزی از طریق نظامی هستند.» خلیلزاد گفت: «زیاد نگران نباش، من آنها در گوشهای گرفتهام، یک راه حل سیاسی وجود خواهد داشت.» (خلیلزاد این گفتوگو را رد کرده است).
در چهاردهم جولای چیزی برای اعلان وجود نداشت. در هفتم آگست، تیمهای مذاکرهکننده در باشگاه دیپلماتیک دو «ضمیمه» محرمانه به پیشنویس اصلی توافقنامه را مورد بحث قرار دادند تا اختلافات باقیمانده را حل و فصل کنند. یکی از جزییات، تعهدات طالبان برای سرکوب القاعده و دولت اسلامی بود. سایر جزییات تلاشی بود تا خروج ایالات متحده سبب کاهش خشونت شود. خلیلزاد با اذعان به اینکه طالبان به کارزار نظامی خود علیه جمهوری اسلامی پایان نخواهند داد، پیشنهاد کرد که همه طرفها به طور موقت نبرد را در پنج ولایت از سیوچهار ولایت کشور متوقف کنند، تا ایالات متحده بتواند با خیال راحت خروج خود را آغاز کند. در بقیه مناطق افغانستان جنگ ادامه خواهد داشت و در صورت حمله طالبان به واحدهای افغان، نیروهای امریکایی میتوانند مداخله کنند. اگر طالبان حمله به واحدهای افغان را در هر منطقه متوقف کنند، در مقابل ایالات متحده حمله را متوقف و آتشبس محلی برقرار خوهد شد. فی، معاون خلیلزاد، توضیح داد، از آنجایی که ایالات متحده «وظیفه» دفاع از متحدان افغان خود را دارد، دامنه کاهش خشونت به دست طالبان است. او خطاب به طالبان گفت: «شما قدرت دارید، اگر شما حمله نکنید، پس ما حمله نمیکنیم.» فی پذیرفت که این پیشنهاد پیچیده بود. او گفت ما آتشبس را در همهجا ترجیح میدهیم.
این پیشنهاد، نسخهای برای سردرگمی و خشونت بیشتر بود. هر دو طرف پذیرفتند که ایالات متحده دیگر در عملیات «تهاجمی» علیه طالبان شرکت نخواهد کرد. اما ایالات متحده و طالبان در مورد شرایطی که در آن امریکا میتواند از متحدان خود دفاع کند، اختلاف نظر داشتند. طالبان استدلال میکردند که نیروهای میلر فقط میتوانند به چریکهایی حمله کنند که مستقیماً در حملات بالای نیروهای افغان نقش داشته باشند، در حالی که میلر این تفسیر را بسیار محدود میدانست و به این نتیجه رسیده بود که وی اجازه دارد تا به روشهای دیگر، از جمله حمله پیشگیرانه به جنگجویان طالبان که در حال برنامهریزی عملیات بالای نیروهای افغان هستند، دست بزند.
در هر صورت، امتیازات ایالات متحده به طالبان به وضوح ضربه به ارتش افغانستان بود. برای سالها نیروهای افغان برای پشتیبانی از حملات زمینی و حمله به پاسگاهها و خطوط تدارکاتی طالبان به بمبافگنهای هوایی و توپخانهای امریکا متکی بودند. اکنون نیروهای افغان در طول نبرد تهاجمی تنها خواهند بود، اگر به آنها حمله شود، در مورد اینکه چه زمانی نیروهای ایالات متحده وارد عمل خواهند شد، اطمینان نخواهند داشت.
اما خلیلزاد به این باور بود که زمینه مشترک کافی برای امضای توافق را ایجاد کرده است. او پیشنویس توافقنامه را بدون ضمیمه پیشنهادی با اشرف غنی شریک کرد، زیرا نگران نشت آن بخش بود. اشرف غنی طبق پیشبینی به این پیشنویس اعتراض و بخشهای قابل تغییر این سند را مشخص کرد. پمپئو و خلیلزاد بیشتر ملاحظات غنی را نادیده گرفتند و قرار گذاشتند که ترمپ در ۱۶ آگست در استراحتگاهاش در بدمینستر نیوجرسی او را در جریان بگذارد.
خلیلزاد به همراه مایک پنس، معاون رییس جمهور، بولتون و دیگر مقامات امنیت ملی در اتاق کنفرانس با ترمپ دیدار کرد. او در مورد وعده طالبان مبنی بر اینکه اجازه نمیدهند، القاعده به ایالات متحده حمله کند، توضیح داد. زمانی که خلیلزاد گفت، اشرف غنی از توافق ناراضی است، ترمپ گفت: «چرا وقت خود را برای صحبت با غنی تلف میکنید؟ او یک کلاهبردار است.»
سپس ترمپ از خلیلزاد پرسید که آیا میتواند به طالبان «چیزی برای همکاری بدهد». «آقای رییس جمهور درباره چه چیزی صحبت میکنید؟» «مثلاً پول». خلیلزاد پاسخ داد: «نه، آنها در فهرست تروریسم قرار دارند. ما نمیتوانیم به آنها پول بدهیم.» ترمپ قبل از اینکه خلیلزاد توضیح دهد که جنگ طالبان علیه کابل احتمالاً ادامه خواهد داشت، درب موضوع دیگری را باز کرد.
در ۲۵ آگست، طالبان در دوحه پیوست پیشنویس نهایی در مورد مبارزه با تروریسم و کاهش خشونت را پذیرفته بودند. این گفتار طالبان را از حمله به نیروهای ایالات متحده و ناتو در هنگام خروج باز میداشت. به گفته یکی از مقامات حاضر در جلسه، میلر به نمایندهگان طالبان گفت: «اگر یک امریکایی پس از امضای توافقنامه بمیرد، آن وقت توافق منتفی است.» در مورد جنگ مداوم طالبان علیه جمهوری اسلامی، میلر گفت: «اقدامات متناسب و لازم» را برای دفاع از نیروهای کابل هنگامی که مورد حمله قرار بگیرند، بدون شرکت در عملیات «تهاجمی» اتخاذ خواهند کرد.
نمایندهگان طالبان همچنان تعهدات شفاهی را ارایه کردند که مقامات امریکایی آن را ثبت کردند. در مورد مبارزه با تروریسم، نمایندهگان طالبان گفتند که از عملیات ایالات متحده علیه دولت اسلامی و القاعده استقبال میکنند. آنها خطاب به میلر گفتند، اگر ایالات متحده، داعش را بمباران کرد، «به گردنت گل میاندازیم». در مورد القاعده، گفتند: «هرقدر میتوانید، بکشید.» در امتیازی به میلر، طالبان همچنان موافقت کردند که به شهرهای بزرگ افغانستان و تاسیسات دیپلماتیک حمله نکنند.
در ختم، شرایط خروج امن امریکاییها را در اولویت قرار دادند. این در زمانی بود که تعداد تلفات ایالات متحده در افغانستان از مدتها در حال کاهش بود. نیروهای ایالات متحده و ناتو به ندرت در نبردهای زمینی شرکت میکردند. کار اصلی آنها محافظت از دولت، آموزش ارتش افغانستان و پشتیبانی هوایی بود. این نقشها برای تلاشهای جنگ، حیاتی بود؛ اما نسبتاً کمخطر نیز بود. از سال ۲۰۱۵، سالانه کمتر از ۱۲ سرباز امریکایی در جنگ افغانستان کشته شدهاند. تلفات سالانه سربازان و پولیس جمهوری اسلامی بیش از هشت هزار نفر براورد شده است. به گفته سازمان ملل این جنگ سالانه جان چند هزار غیرنظامی را نیز میگیرد/میگرفت.
در پایان آگست، ترمپ طرحی را برای دعوت از طالبان به کمپ دیوید برای امضای توافقنامه ارایه کرد. سپس در ۵ سپتامبر یک موتر بمبگذاری شده در کابل منفجر شد که در آن حدود ۱۲ نفر، از جمله انجیل الیس بارتو اورتیز، افسر سیوچهار ساله ارتش امریکا کشته شد. در آخر آن هفته، ترمپ مذاکرات صلح را با توییتی به پایان رساند و طالبان را مقصر انفجار دانست: «اگر آنها نتوانند در جریان مذاکرات بسیار مهم صلح به آتشبس موافقت کنند و حتا ۱۲ انسان بیگناه را بکشند، احتمالاً قدرت مذاکره برای توافق معنادار را ندارند.»
پمپئو به خلیلزاد گفت: «تو باید به خانه بیایی.»
یک مقام ارشد قصر سفید به یاد میآورد، زمانی که ترمپ از توافقنامه خارج شد، «من به معنای واقعی کلمه از خوشحالی پریدم، وقتی آن توییت منتشر شد، هیجانزده شدم». بسیاری از مقامات در سراسر دولت ترمپ، از جمله بولتون و دستیاران امنیت ملی، فکر میکردند که مفاد توافقنامه به نفع طالبان است و برخی نیز مخالف مصالحه بودند. (چارلز کوپر من، معاون بولتون گفت: «این ایده که ما میتوانیم بدون حضور دولت افغانستان با طالبان مذاکره کنیم، دیوانهگی بود.») اما پیروزی آنها کوتاهمدت بود. دو ماه بعد، تیم خلیلزاد آزادی دو استاد دانشگاه امریکایی افغانستان -یکی شهروند امریکا و دیگری شهروند استرالیا- را که در سال ۲۰۱۶ توسط شبکه حقانی، جناحی که با القاعده پیوند دارد، ربوده شده بودند، تضمین کرد. قبل از آن، اشرف غنی، انس حقانی، یکی از اعضای جوان این شبکه را آزاد کرده بود. پس از آزای این زندانیان، پمپئو به خلیلزاد گفت که برای ازسرگیری مذاکرات صلح تلاش کند.
در هفتم دسامبر، ملا برادر بار دیگر با خلیلزاد در دوحه دیدار کرد و بیدرنگ به دنبال تعهد امریکا برای خروج سریع از افغانستان بود. برادر گفت: «هدف اصلی ما تعیین تاریخ و اعلامیه برای امضای توافقنامه است.» آنها تصمیم گرفتند که توافقنامه را که روی آن در تابستان گذشته مذاکره شده بود، امضا کنند. طالبان قول داده بودند که برای نشانه تعهد خود به مدت هفت روز قبل از رسمی شدن توافقنامه، خشونت را کاهش دهد. پمپئو به اشرف غنی تماس گرفت تا به او اطلاع دهد که توافق دوباره روی میز است. بعد از آن اشرف غنی متوجه شد که اندکی از ملاحظات او مورد توجه قرار گرفته است.
در ۲۹ فبروری ۲۰۲۰، خلیلزاد و ملا برادر در استراحتگاه شرایتون گرند دوحه توافقنامه را به هدف آوردن صلح در افغانستان امضا کردند. در توافقنامه آمده بود که در ۱۰ مارچ ۲۰۲۰، طالبان مذاکرات بینالافغانی را برای دستیابی به صلح پایدار آغاز خواهند کرد و ایالات متحده متعهد شد تا نیروهای جنگی خود را تا ماه می ۲۰۲۱ خارج کند. اشرف غنی به این نتیجه رسید که چارهای جز همکاری با امریکا ندارد. او «بیانیه مشترک» را با اداره ترمپ در حمایت از اهداف کلی تواقنامه صادر کرد و در عین حال آشکار ساخت که با شرایط مندرج در توافقنامه مخالف است. در این مراسم پمپئو به حاضران در جلسه گفت: «این توافقنامه هیچ معنایی ندارد، مگر اینکه همه طرفهای آن اقدام ملموس نسبت به تعهدات و وعدههای داده شده انجام دهند.» هبتالله آخوندزاده، رهبر منزوی طالبان، از یک مکان نامعلوم بیانیه صادر کرد و تعهد امریکا به عقبنشینی را «پیروزی کل ملت مسلمان و مجاهد» خواند.
روز بعد ترمپ به اشرف غنی تماس گرفت و گفت: «ما برای انجام این کار به شما تکیه میکنیم.» وی گفت که این به معنای توافق تقسیم قدرت با طالبان است. ترمپ ادامه داد: «این توافق در میان مردم امریکا و دشمنان من محبوب است.» اشرف غنی پاسخ داد که کلید «اقدام قابل راستیآزمایی» از سوی طالبان کاهش خشونت خواهد بود؛ اما او گفت که آماده است، هیأتی را برای مذاکره با طالبان بفرستد. ترمپ گفت: «گام بزرگ است، ما باید این کار را انجام بدهیم، اگر چیزی نیاز داشتی با من تماس بگیر.»
دو روز بعد ترمپ با برادر تماس گرفت. به گفته یکی از مقامات که این مکالمه را شنیده بود، ترمپ به ملا برادر گفت: «شما جنگجویان سرسختی هستید.» سپس ترمپ پرسید: «چیزی از من میخواهید؟» برادر گفت: «زندانیان باید آزاد شوند.» وی ادامه داد که شنیده است، اشرف غنی همکاری نخواهد کرد. ترمپ گفت، به پمپئو میگویم که غنی را فشار دهد.
اواخر همان ماه، پمپئو با اشرف غنی در کابل دیدار کرد و از او خواست تا در مورد آزادی زندانیان طالبان انعطافپذیر باشد. پمپئو همچنان به اشرف غنی اطمینان داد: «ایالات متحده اهرم فشار شما است. اگر به آنچه میخواهیم نرسیم، ترک نمیکنیم. ما تنها زمانی ترک میکنیم که یک راه حل سیاسی وجود داشته باشد.» غنی به او گفت: «این شفافیت که شما در مذاکرات با ما خواهید ایستاد، چیزی است که ما هرگز نداشتهایم.» سپس پمپئو سخن قبلی خود را اینگونه توصیف کرد: «این تنها زمانی تغییر خواهد کرد که پیشرفتی نداشته باشیم.» به نظر میرسد که اشرف غنی این هشدار را درک نکرده بود. او بعداً با یک دیپلمات اروپایی، سخنان پمپئو را «نقطه عطف» عنوان کرد، شاهد بر اینکه ایالات متحده واقعاً تا زمانی که صلح از طریق مذاکره صورت نگیرد، جمهوری اسلامی را رها نخواهد کرد.
بهار همان سال، طالبان اسامی پنج هزار زندانی را که خواستار آزادی آنها قبل از شروع گفتوگوهای تقسیم قدرت بودند، ارایه کردند. یک گروهی از افسران اطلاعاتی ایالات متحده و سایر مقامات، اسامی طالبان را بررسی کردند و یک «لیست اعتراضی» تهیه کردند، متشکل از چندین قاتل محکوم، از جمله نرگس محمد حسن، افسر پولیس افغان متولد ایران که در سال ۲۰۱۲ جوزیف گرفین، مربی امریکایی را در مقر فرماندهی پولیس در کابل کشت. همچنین در این لیست نام سرباز سابق افغان معروف به حکمتالله نیز درج بود که سه سرباز استرالیایی خارج از وظیفه را در حالی که مشغول بازی بودند، کشت. موارد آنها، فقط دو مورد از دهها «حمله خودی» بود. توسط نیروهای خودی ولی وفادار به طالبان، سربازان خارج از وظیفه و غیرنظامیان کشته میشدند و چنین حملاتی، جنگ امریکا را تحت شعاع قرار داده بود.
ادامه دارد…
بیشتر بخوانید: