فروش دختر هفتساله در هرات

فقر و ناآگاهی سبب شده است که فیروزه، دختر هفت ساله برای درمان پدر بیمارش، در انتظار ازدواج باشد.
فیروزه دختر مهاجری است که بین بیجاشدهگان داخلی در منطقهی «شیدایی» شهر هرات همراه با پدر، مادر و دو برادر خردسالش زندهگی میکند. مادر فیروزه میگوید که برای درمان شوهرش، مجبور به فروش دخترش شده است. برای فروش و یا نامزد کردن فیروزه، خانوادهی او ۱۵۰ هزار افغانی نرخ تعیین کردهاند.
این خانواده که در اصل از منطقهی مرغاب ولایت بادغیس است، ۲۵ سال قبل برای زندهگی به هرات پناه آورده و در قسمت مهاجر نشین این شهر زندهگی تازهای را شروع کردند.
احمدشاه، پدر فیروزه از سه سال به این سو زمینگیر شده و توان کار ندارد. با آن که هنوز نسبتاً جوان است اما مشکل قلبی از نوع (Cardio Megali) که سبب بزرگ شدن قلب میشود، امانش را بریده است. او قبلاً کارگر روز مزد بوده و بارها از راههای قاچاق به کشور ایران رفته است خرج خانوادهاش را تأمین کند.
در سه سالی که پدر فیروزه توان کار نداشته است، مادرش با شستشوی لباسهای مردم محل و گاه حتا با جمعآوری خیرات، شکم کودکانش را سیر کرده است. یک سال پیش، زر دانه، دختر یازدهسالهی این خانواده، هنگامی که پولی برای درمان پدر خانواده در بساط نمانده بود، تن به ازدواج با یک پسر ۲۵ ساله داد.
مادر فیروزه میگوید که از سر ناچاری، دختر بزرگترش را در بدل ۳۰۰ هزار افغانی نامزد کرده است. به قول مادر این دختر، حالا که کارد به استخوان رسیده، مجبور است دختر خردسالش را هم به فروش بگذارد.
اما با فروش فیروزه هم به تراژیدی خانوادهاش نقطه پایان گذاشته نمیشود.
پدر فیروزه با بیماریای دست و پنجه نرم میکند که گریز از آن به سادهگی امکان پذیر نیست. طوری که دکتران شفاخانهی حوزوی هرات میگویند، برای بهبودی کامل، پدر فیروزه باید پیوند قلب شود. هزینهی درمان این بیماری به حدی گزاف است که گمان نمیرود خانوادهی فیروزه توان برداشتن این بار سنگین را داشته باشد.
فیروزه که هنوز مکتب نرفته و در خانواده هم جز ازدواج چیز دیگری برایش آموزش داده نشده است، با شرم کودکانه میگوید که نمیخواهد ازدواج کند. او میگوید: «من میخواهم درس بخوانم. ازدواج را دوست ندارم.»
جنایتی به نام فروش دختر
این تنها مورد از فروش دختران در هرات نیست. در گذشته هم رویدادهای مشابهی در این ولایت و برخی از ولایتهای غربی کشور رخ داده بود. ولایتهای شرقی و شمالی افغانستان هم دست کمی در فروش دختر ندارند. بارها گزارشهایی نشر شده است که نشان میدهد در برخی از ولایتهای شمالی افغانستان، روزانه ۲ تا ۳ دختر کودک به فروش رسانده میشوند. یکی از شدیدترین موارد، در ولایت تخار بود که گزارش شد برای خرید یک دختر ۹ ساله، دهها نفر در یک مزایده اشتراک کرده بودند.
کمیسیون مستقل حقوق بشر در غرب افغانستان به این باور است که که فروش انسان جرم بوده و در صورت ثبوت، نظر به قانون جزای افغانستان، برای خریدار و فروشنده باید جزا تعیین شود.
عبدالقادر رحیمی، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر در غرب کشور، در گفتوگو با روزنامهی ۸صبح، میگوید با وجودی که هنوز موردی از این دست در کمیسیون ثبت نشده است، اما نشانههای زیادی دال بر وجود پدیدهی دختر فروشی است.
آقای رحیمی تأکید میکند: «انسان قابل خرید و فروش نیست و پدر و مادرها برای حل مشکلات مالی، حق ندارند فرزندانشان را به فروش برسانند.»
رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر در غرب افغانستان به این نظر است که برای «عاطفی» کردن موضوع، برخی از خانوادهها سعی میکنند تا با استفاده از نام ازدواج، به آنچه که در پی آن استند، برسند.
در سالهای گذشته، وزارت حج، ارشاد و اوقاف افغانستان هم برای مقابله با افزایش پدیدهی دختر فروشی، با نشر اعلامیههایی، خرید و فروش فرزندان و به خصوص فروش دختران را نظر به آیین دین اسلام ممنوع اعلان کرده بود.
به باور آگاهان امور، فروش دختران بیشتر به سه دلیل رسم و عنعنات فرهنگی، کمبود آگاهی و مشکلات اقتصادی رخ میدهد.
با این همه باید دید که در هرات، دست سرنوشت چه فالی برای زندهگی فیروزهی هفت ساله رقم زده است و آیا او مجبور به تن دادن به ازدواج خواهد شد یا خیر.