پاکستان در صدد تسلط بر روند صلح افغانستان است

پاکستان با چهار گروه از بازیگران صلح افغانستان در گفتوگو و تماس مستقیم قرار دارد. سه گروه آن شامل بازیگران داخلی افغانستان میشود. گروه چهارم شامل بازیگران جهانی است. این تماس وسیع، نشانه حساسیت پاکستان نسبت به مسأله صلح افغانستان است.
سیاست اعلامی پاکستان، در حمایت از روند صلح افغانستان قرار دارد. طبق این سیاست، پاکستان به دنبال گفتوگو بین تمام طرفهای جنگ است. این کشور اعلام کرده است که گزینه نظامی راهحل نیست و باید طرفهای جنگ با هم گفتوگو کنند.
این کشور در راستای همین سیاست تاکنون با سه گروه از بازیگران داخلی صلح افغانستان در تماس و رابطه مداوم بوده است. گروه اول، شامل نهادهای رسمی دولت افغانستان میشود که با آنها تماس مستقیم دارد. در این گروه، ارگ ریاست جمهوری، وزارت امور خارجه و پارلمان افغانستان شامل میشوند. دولت پاکستان در تماس با این نهادها روی توافقاتی کار کرده است که دو کشور را به رعایت اصل حسن همجواری و عدم مداخله در امور یکدیگر ملزم نگه میدارد.
گروه طالبان دومین دسته از بازیگران صلح افغانستان است که پاکستان با آن در تماس مستقیم است. این گروه از بدو تأسیس تاکنون مورد حمایت پاکستان بوده است. پاکستان از موسسان این گروه نیز تلقی میشود. روشن است که جایگاه آینده گروه طالبان در افغانستان، برای پاکستان مهم است. به همین دلیل، اسلامآباد بیشترین تماس را با طالبان در پیوند به صلح افغانستان داشته است.
گروه سوم، شامل رهبران احزاب و چهرههای سیاسی بیرون از حکومت افغانستان است. در این سطح، مقامات پاکستان تاکنون با گلبدین حکمتیار، لطیف پدرام و محمدکریم خلیلی از نزدیک دیدهاند. قرار است این تماسها با سایر چهرههای سیاسی افغانستان از جمله حامد کرزی نیز برقرار شود. مقدمات این کار فراهم شده است.
پاکستان در کنار این گروهها با قدرتهای جهانی و بعضی از بازیگران منطقهای هم در پیوند به صلح افغانستان در تماس و گفتوگو است. از این میان، اسلامآباد بیشترین تماس را با امریکا داشته است. چین، ترکیه و ایران از بازیگران دیگری است که پاکستان با آنها وارد گفتوگو شده است.
این تماسها و گفتوگوهای وسیع، بیش از هر چیزی نشانه حساسیت پاکستان در قبال صلح و آینده افغانستان است. در این تماسها عمدتاً نگرانیها و امیدهای پاکستان نسبت به روند صلح افغانستان مورد بحث بوده است. همچنان اقدامات مشترکی که بتواند این نگرانیها را رفع و اسلامآباد را به امیدهایش برساند.
پاکستان تصور میکند که به این هدف نخواهد رسید، مگر آنکه تمام بازیگران صلح افغانستان یا دستکم اکثریت آنها را با خود همسو کند. با همسویی این بازیگران، هدف دیگر پاکستان که تسلط بر روند صلح افغانستان است نیز به دست خواهد آمد.
پاکستان میخواهد که افغانستان پساصلح، مامن گروههای جداییطلب پاکستانی نباشد و در سیاست خارجی خود با هند اگر دشمن نیست، دوست هم نباشد. همچنان به ادعای مرزی خود پایان بدهد و مسیر عبور پاکستان به آسیای میانه را نیز رایگان به روی پاکستان باز بگذارد. از همینرو، پاکستان در سطوح مختلف با این بازیگران در تماس است و برای هر کدام مطابق ترجیحات آنها وعده همکاری میدهد.
واقعیت اما این است که پاکستان سالهای متمادی است به این هدف نرسیده است. کوشش این کشور برای ایجاد حکومت مطیع و دستنشانده در افغانستان نیز تاکنون ناکام بوده است. بعید است که اینبار نیز پاکستان به این هدف برسد.
بارها گفته شده است که بیثباتی و ناامنی در افغانستان به نفع پاکستان نیست. این یک واقعیت است. بخشی از ناامنیها و بیثباتی سیاسی در پاکستان از ناامنیها و وضعیت سیاسی در افغانستان متأثر بوده است. این وضعیت ضمن آنکه برای پاکستان، تلفات انسانی به همراه داشته، باعث خسارت اقتصادی نیز شده است.
وعده پاکستان برای سران احزاب و چهرههای سیاسی افغانستان مبنی بر ایجاد حکومت موقت، سازنده نیست. همچنان حمایت این کشور از طالبان برای برقراری نظم سیاسی تهی از جمهوریت نیز سودمند نیست. تضعیف دولت مرکزی با استفاده از این بازیگران نیز نمیتواند باعث توافق مطلوب صلح در افغانستان شود. بهترین راهکار آن است که همه بازیگران برای توافق روی نظم سیاسی جمهوری ترغیب شوند و از حوزه جمهوریخواهان افغانستان حمایت همهجانبه صورت گیرد. در افغانستان توافق صلحی پایدار خواهد ماند که ارزشهای جمهوریت در آن متبلور شود. بدیهی است که اولین کشوری که از این صلح نفع خواهد برد، پاکستان است؛ کشوری که تا این دم به دنبال منافع خود با استفاده از بیثباتی افغانستان بوده است.