دغدغهام در جهان هنر، «جنگ» است
گفتوگو با تهمینه تومیریس، نقاش

گفتوگوکننده: پ.ک.
دختری در کارگاه نقاشیاش در یکی از محلات در ایالت نورد راین وست فالن در غرب آلمان نشسته است و با رنگها، به انگیزههای ذهنیاش جان میدهد و نقاشی میکند. درد و دغدغهی او اما صرف نقاشی متعارف نیست؛ او تلاش میکند تا در هر تابلویش، نگفتههای نسلی را بازگو و آرمان نسلی را نقاشی کند. نقاشیهای او، درد، دریغ و حسرت همنوعانش در گوشهی دیگر این جهان است. محرومیتها و خواستهای زن افغان، نهایت سوژههای این نقاش نامآشنا است. تهمینه تومیریس سالها است که نقاشی میکند و حالا در مهاجرت مضاعف، هنوز به سرزمینی میاندیشد که خاستگاه آرمانهای کودکانهاش بوده است.
برای شناخت بیشتر از کارهای این هنرمند، روزنامهی ۸صبح گفتوگویی را با او انجام داده است.
۸صبح: اگر تهمینه نقاش نبود، دوست داشت چهکاره باشد؟
تهمینه: از آنجا که فضای کارهای هنری من به مراتب سیاسی است، قطعاً سیاستمدار میشدم.
۸صبح: سیاستمدار به چه معنا؟ آیا دوست داشتید وکیل پارلمان شوید و یا هم در دستگاه اجرایی در سمتهای بلند کار کنید و یا تنها به عنوان یک فعال سیاسی که دغدغهی فعالیتهای سیاسی را دارد کار میکردید و یا هم یک معترض سیاسی باقی میماندید؟
تهمینه: پارلمان به هیچ عنوان! ترجیحاً میخواستم به عنوان یک فرد مستقل که فعالیتهای سیاسی میکند یا حزبی مستقل دارد، کار کنم. اما اگر شرایط سیاسی ما در افغانستان متفاوت میبود و اگر احزاب سیاسی مدرنتر و حسابشدهتری مثل غرب میداشتیم، یک سیاستمدار دموکرات میبودم.
۸صبح: یک مقدار درباره نقاشیهایتان و محتوا و مفاهیم نهفته در این نقاشیها برای ما بگویید.
تهمینه: سالها است که تلاش میکنم به واسطه هنر به نقد وضعیت اجتماعی زنان و جامعه مردسالار افغان بپردازم. از همین رو، سوژه اصلی کارهای من در دهه گذشته «زنان» بود؛ تنانهگی به واسطه تابو بودنش در جوامع اسلامی، آرزوهای پنهان زنان و جهان زنانهیشان، تأثیر به شدت مخرب افراطگرایی دینی در جامعه که اولین قربانیاش همواره زنان و کودکان بودهاند، اینها موضوعاتیاند که میتوان به صورت محسوس در آثار هنریام یافت.
۸صبح: خُب، نقد وضعیت اجتماعی زنان و نقش بارز مرد، یک پدیدهی مختص به افغانستان نیست. بسیاری از جوامع جنوبشرق آسیا و همچنان حوزهی عرب و کشورهای آفریقایی وضعیت مشابهی دارند. آیا اعتراض شما به وسیلهی هنر، یک اعتراض جهانوطنی است و یا تنها میخواهید به مشکلات زنان در افغانستان بپردازید؟
تهمینه: در کنار مناطقی که شما نام بردید، باید اروپا و امریکا را هم اضافه کرد. میدانید که امریکا دهمین کشور خطرناک برای زنان است و در اروپا نیز هنوز برابری جنسیتی به صورت عینی و کامل وجود ندارد. اما در حال حاضر کارهای من متمرکز روی زنان افغانستان است، شاید چون فرهنگ و تاریخ این کشور را بهتر میشناسم و زبان مردمش را میفهمم، ولی قطعاً برای همیشه مختص به حوزه افغانستان نخواهد بود و تلاش میکنم صدای زنان در کشورهای جنگزده را نیز به واسطه هنر به چشم جهانیان برسانم.
۸صبح: هنر نقاشی پیشینهی زیادی در جغرافیای ما دارد، اما امروزه خریداران جدی این هنر در غرب به سر میبرند. به نظر شما چرا جغرافیای ما توجه چندانی به نقاشی ندارد؟
تهمینه: نه تنها هنر نقاشی، بلکه به طور کلی هنرهای زیبا در جغرافیای امروزی ما پیشینه درخشانی داشته است. افغانستان در دوره یونا-بودایی یکی از بهترین مکاتب صنایع مستظرفه را داشته است. نمونههای شگفتانگیز مجسمههای به دست آمده از معدن مس عینک و آثار باستانی بگرام و هرات خود گواه چنین ادعا است. هنر نقاشی هم اینطور. اما یکی از علتهای اصلی، افراطگرایی دینی بود که باعث شد مردم از هنر دور نگه داشته شوند. قرنها اجتناب از هنر، منجر به بیگانهگی امروز مردممان نسبت به جهان هنر شد. عملاً قشر ثروتمند ما هیچ دلیلی بر این نمیبیند که هزینهای را صرف خرید آثار هنری یا حمایت از هنرمندان داخلی کند. تبلیغات در این زمینه هرگز نشده است و رسانهها نیز تنها به تبلیغ هنر موسیقی پرداختند تا سایر هنرها.
۸صبح: چه کسی باید برای تبلیغ هنر کار کند؟ شما این کار را مسوولیت وزارت اطلاعات و فرهنگ میدانید یا رسانهها و یا هم یک سیاستگذاری جدی در سطح ریاست جمهوری؟ هنر نقاشی را چه کسانی میتوانند از این وضعیت بیرون کنند؟
تهمینه: حکومت میتواند با تأسیس گالریهای مجهز و معیاری در سطح کشور، به وضعیت هنر کمک شایانی کند. وزارت اطلاعات و فرهنگ میتواند با برگزاری سالانههای هنری، همایشهای بزرگ هنری، حراج هنری و نمایشگاههای بزرگ گروهی به وضعیت راکد و کند هنر افغانستان جان تازهای ببخشد. هنرمندان نیز اگر کمی یکپارچه شوند و بتوانند همه زیر یک چتر به نام یک اتحادیه جمع شوند، باز دریچهی دیگری به سوی بهبود وضعیت هنری گشوده خواهد شد. رسانهها همچنین؛ آنها هنر موسیقی را خوب پوشش میدهند، اما توجه زیادی به سایر هنرها ندارند.
۸صبح: اگر روزی بخواهید یک شاهکار و یک اثر ماندگار بیافرینید، دوست دارید موضوعش چه چیزی باشد؟ آیا زن و زنانهگی موضوع آن اثر آرمانی خواهد بود؟
تهمینه: نمیدانم حقیقتاً؛ اما امروز دغدغه بزرگتر من در جهان هنر، «جنگ» است. فضای آثار هنری جدیدم متفاوت شده و فکر میکنم بیشتر روی موضوع جنگ کار خواهم کرد.
۸صبح: مهاجرت هم یکی از موضوعات داغ در دنیای هنر در غرب است. به این موضوع چهقدر در نقاشیهایتان پرداختهاید؟
تهمینه: اگر بخواهم مهاجرت را وارد فضای کارم بکنم، از جنگ شروع میکنم. مهاجرت برای من با شروع جنگ در افغانستان آغاز شد و هنوز ادامه دارد؛ اما به طور مشخص اثری با موضوع مهاجرت ندارم هنوز.
۸صبح: هنرمندان، عشق فراوانی به محل کارشان دارند. کارگاه نقاشی شما چهقدر برایتان خانه است و خانهیتان چهقدر برایتان کارگاه؟
تهمینه: خانه برای من هیچ وقت کارگاه نبوده است. متأسفانه یا خوشبختانه در محیط خانه یا اتاقم نمیتوانم روی نقاشی تمرکز داشته باشم. اما کارگاهم همواره برایم جای امنی است که حتا اگر نقاشی هم نکنم، گاهی از هیاهوی شهر و خانه، پناه میبرم به آنجا و ساعتها بیآنکه کاری انجام دهم، روی چوکی مینشینم و موسیقی میشنوم.
۸صبح: آیا نقاشیهایتان بار اعتراض و شکایت از وضعیت را دارد و آیا سرخوردهگی نسلتان را بازگو میکند؟
تهمینه: سرخوردهگی نمیتواند باشد؛ کارهای من یک اعتراض عریان نسبت به وضعیت موجود است. مادامی که اعتراض وجود داشته باشد، سرخوردهگی جایی ندارد.
۸صبح: اگر روزی از نقاشی دلتان بگیرد، به چه کاری مراجعه میکنید؟ یا بهتر است بگویم چه چیزی میتواند جایگزین نقاشی برایتان شود؟
تهمینه: همانطور که گفتم، سیاست میتواند جایگزین هنر باشد برایم. گاهی فکر میکنم اگر فضای کارهایم این همه زننده نبودند برای اجتماع دینزده و سنتیمان، شاید میتوانستم در آیندهای نزدیک یک سیاستمدار جدی شوم در افغانستان.
۸صبح: اگر روزی از نقاشی دلتان بگیرد، به چه کاری مراجعه میکنید؟ یا بهتر است بگویم چه چیزی میتواند جایگزین نقاشی برایتان شود؟
تهمینه: همانطور که گفتم، سیاست میتواند جایگزین هنر باشد برایم. گاهی فکر میکنم اگر فضای کارهایم این همه برای اجتماع دینزده و سنتیمان زننده نبود، شاید میتوانستم در آیندهای نزدیک بدل به یک سیاستمدار جدی در افغانستان شوم.
۸صبح: و اگر فضای سیاسی هم به دلتان چنگ نزند و مجابتان نکند، گزینهی بعدیتان چی خواهد بود؟
تهمینه: استاد دانشگاه هنر میشدم.
۸صبح: از وقتی که برای این گفتوگوی صمیمانه گذاشتید، بسیار ممنونم.
تهمینه: خواهش میکنم و از شما نیز بابت توجهتان به جهان هنر و هنرمندان تشکر.