خدا از عمر ما بر عمر این شبها بیفزاید

حسن آذرمهر
معصومه و نصیبه که هر دو ۱۹ سال سن دارند، در غرفهی کوچکشان تا ساعت نهونیم شب برگر میپزند و میفروشند. این کار برای یک دختر در کابل ـ شهری که زندهگی شبانهی آن عمر کوتاهی دارد ـ در نوع خود بسیار بیمانند است.

زندهگی شبانه در کابل، حتا در امنترین جاها هم رمق چندانی ندارد. در اکثر نقاط کابل پس از تاریک شدن هوا، دروازهها بسته و کوچهها خالی میشود. بسیاری از ساحات هم به دلیل ناامنی و راهگیریها، مطرود میشود. با این حال، نقاطی هم وجود دارد که تا دیروقت باز است و حتا بعضی از فروشگاهها تا صبح فعالیت دارند.
معصومه چند سال پیش از ولایت غور به کابل آمد. او کابل را شهری برای تحقق رؤیاهای تحصیلی خود انتخاب کرد. اما پس از دست و گریبان شدن با کرایه خانه و فیس دانشگاه، تصمیم گرفت به همراه دوست و همصنفی خود نصیبه، برگرفروشی کند.
این دو دوست اکنون در رشتهی انجنیری ساختمانی در یکی از دانشگاهها در کابل درس میخوانند. آنها روزانه پس از فراغت به دکهی کوچکشان میآیند و تا پاسی از شب برگر میفروشند. نصیبه میگوید: اگر مواد و مشتری داشته باشیم، مهم نیست تا چه وقت شب بمانیم.
اما واقعاً زندهگی شبانهی مردم در کابل تا چه ساعت دوام میکند تا آنها مشتری داشته باشند؟
شهرداری کابل میگوید فقط در برخی نقاط امن کابل است که مردم میتوانند ناوقت شب گشتوگذار کنند. این نقاط عمدتاً به مرکز شهر نزدیکاند و جزو مناطق سرمایهدارنشین محسوب میشوند. شهرنو، پل سرخ، وزیر اکبرخان و بعضی ساحات دیگر از همین نقاط هستند که بازارهایشان تا پاسی از شب باز است.
حامد رازی ۲۵ ساله، مدیر یک کافه در منطقهی شهر نو کابل است. حامد اکنون که ساعت ۱۰:۰۰ شب است، اندکاندک میخواهد کافهاش را ببندد. او میگوید: ما تقریباً هر شب تا همین ساعت مشتری داریم.
شهر نو از مناطق دیپلماتنشین شهر کابل محسوب میشود و از امنیت نسبتاً خوبی برخوردار است. در کوچههای اطراف شهرنو هم تا همین ساعت تکوتوک افرادی به چشم میخورند که در حال گشتوگذار اند، اما رستورانتها و غرفههای لب سرک معمولاً تا ساعت ۱۲:۰۰ نصف شب باز میباشند.
شهرداری کابل میگوید دوکانهایی که تا دیروقت فعالیت دارند، با پولیس کابل در تماساند و اجازهنامهی فعالیتهای شبانه را از آنها دریافت میکنند. با وجود این گفتهها، دکانهایی که پس از نیمهشب کار میکنند، به غرض تأمین امنیت دم دروازههایشان گارد ایستاد میکنند.
نثاراحمد پنج سال میشود که در یکی از مناطق کابل سوپرمارکیتی را گردانندهگی میکند. او میگوید که دکانش تا ساعت ۲:۰۰ شب باز است، اما او از ترس اوضاع بد امنیتی دو نفر گارد استخدام کرده است. نثاراحمد یکی از نادر کسانی است که میتواند دکانش را به کمک دو نفر مسلح تا ساعت ۲:۰۰ شب باز نگه دارد. برای دکانهای کوچک اما این کار به لحاظ اقتصادی دشوار تمام میشود.

یکونیم سال پیش، در یک شب سرد زمستان ۱۳۹۶ بود که عبدالبشیر، مالک سوپرمارکیت فامیلی در پل سرخ که از مربوطات حوزه سوم شهر کابل است، در نزدیکی یک پوستهی پولیس به قتل رسید. این دومین قتلی بود که در همان روز، تنها در فاصلهی چند متری اتفاق میافتاد. عبدالبصیر که برادر عبدالبشیر است و فعلاً سوپرمارکیت را او گردانندهگی میکند، میگوید: در بازار پل سرخ حدود دو ماه همین واقعات زبانزد همه کس بود و مردم کمی گشتوگذار خود را از طرف شب کم کردند.
پل سرخ از مناطق پرتردد کابل است و در موقعیت نسبتاً نزدیک به حوزهی سوم قرار دارد. همچنان جزو نقاطی به حساب میرود که پلان شهری در آن تطبیق گردیده است.
پولیس کابل میگوید در سایر نقاط که پلان شهری در آنها تطبیق نشده است، جنایتکاران با استفاده از تاریکی شب، دست به جنایت میزنند. مناطق خیرخانه، پنجصدفامیلی، بگرامی، هوتخیل، قصبه و چند نقطهی دیگر از همین نقاط است. با این حال شهروندان از امنیت شبانهی سایر نقاط هم شکایت دارند.
جمعهخان رسولی، در ساحهی حوزهی ششم پولیس در منطقهی عباسقلی زندهگی میکند. خانهی او از سرک عمومی دارالامانـکوتهسنگی در فاصلهی کمتر از پنج دقیقه راه پیاده قرار دارد. رسولی میگوید: اگر هرشب نباشد، یک شب در میان حتماً صدای فیر است. یک ماه پیش یک کلینیک را در منطقهی ما دزد زد.
در ساحهی سهراهی خواجه بغرا، یک هوتل عروسی به نام ارگ موقعیت دارد. بعضی شبها پس از ختم مراسم عروسی در این هوتل، برگزارکنندهگان شادیانه فیر میکنند و با این کار امنیت روانی باشندهگان آن منطقه را مختل میسازند. منیراحمد که در آن ساحه زندهگی میکند، میگوید: «متوجه باش که شبها از این ساحه گذر نکنی، اگر نه لُچت میکنند.»

فردوس فرامرز، سخنگوی قوماندانی امنیهی شهر کابل میگوید که میزان جرایم در هر شب متفاوت است. بعضی شبها ده جرم اتفاق میافتد، بعضی شبها کمتر و حتا بعضی شبها هیچ حادثهی جرمی در سراسر شهر کابل صورت نمیگیرد.
فرامرز از انواع این حوادث به سرقتهای مسلحانه، راهگیری و مجروح ساختن اشاره میکند.
از سوی دیگر تنها جرایم جنایی نیست که امنیت زندهگی شبانه را مورد تهدید قرار میدهد. حضور سگهای ولگرد نیز تهدیدی است علیه فرهنگ شبگردی. سیدمطلب یکی از کسانی است که چند ماه پیش در ساحهی مکروریانها مورد حملهی سگها قرار گرفت. فردای آن روز او با نگرانی بسیار خودش را واکسین کرد، اما از آن پس کمتر اعتماد میکند که از طرف شب در ساحهی مکروریان گشتوگذار کند.
در اکثر نقاطی که شکل جنگلی دارند و ساحاتی که تعداد نفوس کمتر است، حضور سگهای ولگرد تهدیدی برای شهروندان تلقی میشود.
نرگس مومند حسنزی، سخنگوی شهرداری کابل، میگوید: ما طی کمپینی که به راه انداختهایم، از سال گذشته تا کنون چهل هزار سگ ولگرد را در کابل واکسین کردهایم؛ اما حسن که باشندهی شهرک امید سبز (شهرک حاجی نبی) است، شبهایی که دیرتر به خانه میرود، مثل قبل از حضور سگهای ولگرد هراس دارد.
حضور معتادان به مواد مخدر، یکی دیگر از عواملی است که امنیت روانی شهروندان، به ویژه خردسالان را آسیب میرساند. اما واقعیت امر این است که معتادان تنها کسانیاند که زندهگی شبانه را تجربه میکنند. آنها تا صبح هر جا که بخواهند، میروند.
وزارت صحت عامه اما با همکاری پولیس کابل کمپینی را راهاندازی کرده است که در اثر آن معتادان از نواحی مختلف شهر کابل جمعآوری میشوند و به کمپی به نام فونکس منتقل میگردند. پولیس کابل میگوید که ما تنها در ماه جوزا حدود ۴۵۰ معتاد را جمعآوری کردهایم.
به جهت این عوامل، در اکثر نقاط شهر کابل شهروندان پس از تاریک شدن هوا جرأت بیرون شدن ندارند. شهرداری کابل میگوید در مناطقی که امنیت خوبی ندارند، ما دکانداران را اجازه نمیدهیم تا دیرتر از ساعتهای هفتونیم الی هشت شب دکانهایشان را باز نگه دارند.
اما زندهگی شبانه به خیلی جهات روی سیر زندهگی افراد یک جامعه مفید تلقی میشود. فرزانه عارفی که استاد در یکی از دانشگاهها در کابل است، میگوید: زندهگی شبانه میزان کیفیت زندهگی افراد را بالا میبرد و به یک جامعه امنیت را برمیگرداند.
در بعد اقتصادی نیز تجارت در زندهگی شبانه باعث میشود که جریان پول بیشتری وارد اقتصاد شود و دکاندارانی که فعالیت دیرتر دارند، عاید بیشتر کمایی کنند.
امید امیری ۲۹ ساله مغازهی بزرگ شیرینیفروشی را گردانندهگی میکند. او میگوید: «شیرینیسرای من معمولاً تا ساعت هشتونیم الی نُه شب باز است، اما مشتریان دیرتر از این زمان هم تقاضای خرید دارند.»

در افغانستان پس از کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ و روی کار آمدن حکومت کمونیستی، قیود شبگردی در سراسر کشور حاکم شد. بر اساس این قیود، شهروندان حق گشتوگذار شبانه نداشتند. در مواقع ضروری مردم مجبور بودند بر اساس کودها و شفرهای مخصوص که بین کارمندان حکومت وقت وجود داشت، از یک محل به محل دیگر اجازهی رفتوآمد پیدا کنند. همایون ۶۴ ساله که آن زمان باشندهی شهر کابل بوده است، میگوید: «حتا به خانههایی که در همسایهگی ما هم بود، با ترس و لرز میرفتیم.»
این قیود با سقوط حکومت کمونیستی از بین نرفت و همچنان در زمان حکومت مجاهدین و طالبان ادامه پیدا کرد. با روی کار آمدن دولت انتقالی به سال ۱۳۸۱، قیود شبگردی از میان برداشته شد، اما تأثیر آن بر چهرهی شهر همچنان باقی ماند.
در سالهای پسین رشد انبوه کافهرستورانتها، سوپرمارکیتها و دانشگاههای خصوصی که زمینه تحصیل را از طرف شب برای دانشجویان شاغل فراهم میکنند، باعث شده است که زندهگی شبانه در بعضی خیابانها جان بیشتری بگیرد. کارته چهار یکی از نمونههای برجستهی اینگونه ساحات است. دختران معمولاً تا ساعت هشت – نه شب در پیادهروها در حال رفتوآمد هستند. جمعیتی از دانشجویان در همین هنگام از درس و دانشگاه فارغ میشوند. اکثر دکانها باز اند و کافهها غرق در گفتوشنودهای دوستانهی دختران و پسران و صدای گرم موسیقی.

زوج هنرمندی برای صرف نان شب به یکی از کافههای کابل آمدهاند. آزیتا جوادی و حمید صدرا که در حال حاضر در شهر مزار زندهگی میکنند، برای اجرای یک برنامه چند روزی را در کابل میمانند. آزیتا و حمید وقتی به کابل میآیند، معمولاً تا ساعت نهونیم – ده شب در کافهها میباشند. اما در مزار شریف وضعیت اینگونه نیست. آزیتا با خنده میگوید: «در مزار همین که هوا تاریک شود، دیگر بانوان جایی را پیدا نمیکنند که بروند یک گیلاس قهوه بنوشند.»
با این حال، معصومه و نصیبه که در اتاق مشترک در حوالی پل سرخ زندهگی میکنند، در آینده میخواهند غرفهیشان را بزرگتر بسازند و مخارج دانشگاه را از همین مدرک تأمین کنند. اما این کار برای آنها که اکثر ساعات روز را مصروف درس و دانشگاه هستند، تنها زمانی امکانپذیر است که زندهگی شبانه در کابل رونق بیشتری بگیرد.