خبر انحلال بخش سیاسی استخبارات اردوی پاکستان یا «ریاست بینالخدماتی استخبارات نظامی» توسط دولت غیر نظامی پاکستان را نه فقط باید به عنوان یک نقطهی عطف مهم در حیات سیاسی پاکستان میتوان به حساب آورد، که فراتر از آن، آغاز یک تحول جدی در اوضاع امنیتی منطقه میتوان محسوب کرد. زیرا بخش سیاسی استخبارات اردوی پاکستان، یعنی ستون فقرات اردوی آن کشور و مرکز اصلی فرماندهی دولت پنهان در آن کشور، طی بیشتر از نیم قرن اخیر، نقشی بس مخرب و ویران کننده در ایجاد و تداوم تنش و بحران و ناامنی، در رابطه با هند و افغانستان داشت که البته عملکردهایش همیشه توسط کشورهای عقبگرای خاورمیانهای و دولتهای غربی مورد حمایت و تشویق قرار گرفته است.
در واقع طی نیم قرن اخیر، پاکستان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، تحت سلطه نظامیان قرار داشت ولی بخش سیاسی استخبارات در زمان ذوالفقار علی بوتو، صدر اعظم انتخابی معدوم، پایهگذاری شد و این زمانی بود که اختلافات میان هند و پاکستان به اوج خودش رسیده بود و بنگال شرقی به حمایت هند و برخی از کشورهای دیگر از پیکرهی پاکستان پس از نبردهای خونین عساکر پاکستان با نظامیان هند، جدا گردید. در پایان این جنگ همه کوزه و کاسهها بر فرق ذوالفقار علی بوتو شکست و وی توسط جنرال ضیا الحق، رییس ستاد اردو به دار آویخته شد. از آن زمان به بعد تا زمانی که مشرف مجبور به کناره گیری از مسند قدرت مجبور گردید، نظامیان، سیطرهشان را بر کلیه امور دولتی قایم نمودند که «آی.اس.آی» بازوی اصلی آن را میساخت. با اشغال نظامی افغانستان توسط قشون سرخ شوروی، وظایف و مسوولیتهای «آی. اس.آی» ابعاد گستردهای یافت و نظامیان پاکستان از طریق این نهاد بر مقدرات افغانستان و جهاد مردم این کشور استیلا یافتند و همین موضوع اعتبار آن را بیشتر از پیش مستحکمتر نمود. زیرا کشورهای غربی و عربی نیز از همین طریق میتوانستند به ایفای نقش خاصی که در رابطه با قضایای افغانستان داشتند، بپردازند. در واقع «آی اس آی» از همین طریق توانست برای دولت نظامیگر ضیاالحق که پس از اعدام بوتو، در میان جامعهی جهانی به طرف انزوا میرفت، کسب آبرو نماید. با روی کار آمدن دولت غیر نظامیان در پاکستان، این امیدواری که اردوی پاکستان غیر سیاسی خواهد شد و به ویژه بخش استخبارات اردو یعنی «آی.اس.آی» جایگاهاش را از دست خواهد داد، به وجود آمد و همه تقریبا یقین داشتند که حکومت جدید تمایل و عزم آن دارد که اقتدار سنتی نظامیان را خاتمه بخشد. تردیدی که در این رابطه وجود داشت در توانایی دولت جدید بود که این امید را کمرنگ مینمود. به خصوص وقتی دیده شد که کوششهای دولت جدید در الحاق «آی اس آی» به وزارت داخله پاکستان به نتیجه نرسید و کسانی با در نظر داشت سوابق کاری آن از آن به دفاع برخاستند. اکنون هم با احتیاط میتوان خبر انحلال این بخش را به آسانی پذیرفت و بر توان حکومت ملکی پاکستان باور داشت. دولت پاکستان به خاطر حملات منظم هواپیماهای امریکایی بر مناطق مرزیاش در وضعیت نامناسبی قرار گرفته است و خوب میداند که ادامه این وضع حیثیت و اعتبار او را به شدت آسیب میرساند؛ در عین حال خود را مجبور میداند که به خاطر مشکلات اقتصادیای که دامنگیرش هست، این حملات را تحمل نماید. هر چند شکی نیست که رهبران حاکم در اصل از این حملات دلخوشاند و آن را در درازمدت به نفع خویش میبینند. از طرف دیگر نباید از یاد برد که نظامیان در پاکستان از قدرت زیادی برخوردارند. اما هرگاه امریکا به معنای واقعی کلمه خواستار خلع ید از نظامیان باشد، مسلما پروسه غیر سیاسی کردن اردو به خوبی و موفقیت به پیش میرود. اما این هراس نیز وجود دارد که سازشی در پرده نباشد و پاکستان باز هم سیاست دوگانه و دو رنگ خویش را ادامه ندهد.