شهرداری و وضعیت اسفبار گورستانهای کابل

مرگ یکی از قطعیترین و بدیهیترین اتفاقهای زندهگی انسان است. مرگ بنا بر برداشتی، پایان حیات و بنا بر روایت دیگر، شروع زندهگی جدید است. مرگ به گونهی مستقیم یا غیرمستقیم به معنای بازگشت انسان به زمین است. این بازگشت، چه دفن باشد چه سوزاندن یا قراردادن مرده برای خوردهشدنش به واسطهای پرندهگان و حیوانات، همه جزء جداییناپذیر آیین خاکسپاری است.
از این رو نقش گور به عنوان محل وصل جهان واقعی با ماورا طبیعت و دروازهای برای بازگشت به زمین، اهم پنداشته میشود. از نظر حقوقی، گور/ گورستان به محل ویژهی دفن اجساد مردهگان اطلاق میشود. ج. اس کورل، یکی از مؤرخین با تفکیک میان Cemetery با Churchyard که بیشتر ضمیهی عبادتگاهها است، گورستان یا Cemetery را ساحهی بزرگی که برای دفن اجساد مردهگان اختصاص داده شده است و با محلات دیگر به گونهای واضح قابل تمیز میباشد، تعریف میکند.
از سوی دیگر، کلباسشویسکی، یکی دیگر از مؤرخین، با طرح این مسئله در کانتکست فرهنگی آن اعتقاد دارد که هر محلهای را که در آنجا دفن اجساد مردهگان صورت میگیرد نمیتوان گورستان نامید. او اشاره میکند که محل نسلکشی یوگوسلاویا را که منجر به گورهای دستهجمعی شد به هیچ روی نمیتوان گورستان نامید. چون دو عنصر اساسیای که برای گورستان نیاز است، در آنجا به چشم نمیخورد. نخست، تعریف مکان معیین و مناسب برای دفن اجساد؛ دوم اینکه محل دفن اجساد مردهگان، که باید به گونهای در نظر گرفته شود تا اجرای مراسم مذهبی، نژادی و در کل فرهنگی با هیچ مانعی برنخورد.
از سوی دیگر، مِئیَر معتقد است که تفکیک میان گورستانهای معمولی ملکی با گورستانهای نظامی/جنگی امر لازمی است. چون گورستانهای جنگی برای شهدای منازعات مسلحانه در نظر گرفته میشوند. از این رو، یادواره و مرور زندهگینامهی آنها یادآورندهی تاریخ فداکاری آنهاست که منجر به تقویت روحیه ملی و شکلگیری و ایجاد هویت ملی میشود. همچنین برای مِئیَر لوحههایی که بر گورها جا میگیرند و در آن زندهگینامه و تاریخ مرگ مردهگان درج است، یکی از ویژهگیهای مهم گورستانها به شمار میرود. از سویی هم، در کنار اینکه برای گورستانها محل مناسبی در نظر گرفته میشود، بیشتر دارای محوطهای مشخصی میباشند. احاطهی امن برای گورستانها از دو لحاظ مهم پنداشته میشود. یک، احترام و جلوگیری از آزار مردهگان. دوم، برای جدا نگهداشتن مردهگان از زندهگان- به ویژه پس از قرن هژدهم و نزدهم این امر مهم پنداشته میشود.
چون گورستانهای جنگی برای شهدای منازعات مسلحانه در نظر گرفته میشوند. از این رو، یادواره و مرور زندهگینامهی آنها یادآورندهی تاریخ فداکاری آنهاست که منجر به تقویت روحیه ملی و شکلگیری و ایجاد هویت ملی میشود.
کیورل معتقد است که در کنار همهی ویژهگیها، گورستانها اغلب دارای درب ورودی خاصی استند. این درب ورودی چه اصلی باشد چه سمبولیک، نشاندهندهی ورود به محل خاص مردهگان است. به اضافه، برای به یاد داشتن هر فرد، گودی، یکی دیگر از کاشناسان اذعان میدارد که گور باید نشانی مشخصی داشته باشد تا نه تنها انتقال ملکیت آن به آسانی برای نزدیکان فرد اجرا شود. بلکه درج و ثبت آن نیز در اسناد رسمی حکومت ضروری پنداشته است، چون سبب افادهی ادعای ملکیت بر آن میشود.
با توجه به مسایلی که در مورد گورستانها توضیح داده شد باید به این نکته اشاره کرد که گورستانها در شهرهای افغانستان به ویژه در کابل، جزء فضای شهری محسوب میشوند و احاطه و دیوار خاصی ندارند. بسیاری از معابر شهری و راههایی که به خانههای مسکونی میانجامند، از میان این گورستانها عبور میکنند و اغلب در دشتها و دامنههای کوه به گونهی خودسر و غیررسمی ساخته شدهاند. هرچند منازعات مداوم در افغانستان سبب شده تا گورستانهای زیادی در کشور ایجاد شوند، اما برنامهریزی برای تنظیم این گورستانها زیر چتر قانون خاص و ایجاد ادارهی مؤثر جهت کنترول و مدیریت آن هنوز نیاز مبرم دانسته میشود.
همچنین بنا بر عرف معمول در شهرهای مدرن جهان و بنا بر قوانین و مقرراتی که در زمینهی تنظیم و ادارهی گورستانها در حاکمیتهای پیشین افغانستان به ویژه رژیم ایدیولوژیک طالبان که تا هنوز هم نافذ اند وجود داشته، کنترول این امر در زیرمجموعهی خدمات شهری به شهرداریها سپرده شده است. در این میان، شهرداری کابل با چشمپوشیدن و غفلت در این مورد، بیخیال از کنار آن رد میشود. شهرداری کابل مسئولیت دارد تا غرض ادارهی بهتر گورستانهای پایتخت در آغاز به تفکیک میان انواع گورستانها بپردازد. یعنی گورستانهای شخصی و خانوادهگی را ضمن مقرره یا لایحهای ویژه با گورستانهای عمومی و نظامی از هم جدا سازد.
در ادامه به تفکیک ساحات مسکونی از گورستانها با احاطه و دربهای ورودی خاص جهت معیاری ساختن گورستانهای شهر بپردازد. در ضمن برای مدیریت گورستانهای شهری به ویژه پایتخت نیاز است تا سیستم مدرن کمپیوتری غرض جمعآوری و ثبت معلومات و زندهگینامهی افراد و تخصیص ملکیت قبر برای نزدیکان فرد وفاتشده ایجاد شود. این سیستم میتواند توان پاسخگویی به مشکلات روزافزون در این زمینه را داشته باشد.
این مسئله سبب میشود به گونهی واضح از میانگین مرگ و میر در شهرهای کشور به ویژه در شهر کابل آمار دقیق و قابل اعتمادی را به دست بیاید. در اخیر پیشنهاد میشود که شهرداری کابل با برنامههای میانمدت و درازمدت به تدوین پالیسیهای کارا و مؤثر در این زمینه بپردازد و مدیریت و ادارهی گورستانها را از اولویتهای کاریاش به حساب آورد، تا از یک سو از کمبود مکان برای گورستانها جلوگیری شود و از سوی دیگر موضوع حفظالصحه که یکی از مهمات جداسازی گورستانها از محلات مسکونی به حساب میآید، به گونهی درست و بنیادی حل شود.