خبرنگاران مصونیت میخواهند

موج تازه خبرنگارکشی در کشور نگرانکننده است. دولت برای مهار این موج باید جدیتر وارد اقدام شود. کوتاهی در این زمینه قابل بخشش نیست.
ترور زنجیرهای اخیر خبرنگاران و فعالان رسانهای، حدود یکونیم ماه پیش از کابل آغاز شد. دامنه این موج تا ننگرهار، هلمند و غزنی نیز رسیده است. اگر مهار نشود، ممکن است ولایات دیگر نیز شاهد ترور و قتل خبرنگاران و فعالان رسانهای باشند.
در یکونیم ماه گذشته، هفت خبرنگار و فعال رسانهای در کشور دچار مرگ مرموز و یا ترور و کشته شدهاند. از این میان مرگ سه تن آنها مرموز است. چهار تن آنها به صورت هدفمند ترور شدهاند.
از شروع سال جاری میلادی تاکنون چهارده خبرنگار و فعال رسانهای به شکل مرموز و هدفمند، ترور و به قتل رسیدهاند. هفت مورد از این ترورها و قتلها تنها در یکونیم ماه گذشته اتفاق افتاده است.
این میزان بلند قتل و ترور خبرنگاران بسیار تکاندهنده است. هیچگاه خبرنگاران تا این اندازه در معرض تهدید نبودهاند؛ به جز در مواردی که به صورت دستهجمعی هدف حملات تروریستی واقع شدهاند.
دولت متأسفانه تاکنون سر نخ اصلی این زنجیره کشتار را به دست نیاورده است. گروههای داعش و طالبان که قبلاً مسوولیت کشتار خبرنگاران را به دوش میگرفتند، در یکونیم ماه گذشته از دستداشتن در آن انکار کردهاند.
در حال حاضر این پرسشها مطرح است که آیا گروه تازهای ظهور کرده است که قصد دارد با خبرنگارکشی به سطح بیاید؟ این گروه چرا برای ابراز وجود از کشتار خبرنگاران آغاز کرده است؟ آیا پشت این قتلها و ترورها، کشورهای مخل صلح قرار دارند؟ نیت آنها چیست و چرا باید با خبرنگارکشی به دنبال آن باشند؟ متأسفانه تمام این پرسشها تاکنون پاسخی ندارد. تحقیقات دولت هم تاکنون گره کور این معما را نگشوده است.
موج تازه خبرنگارکشی بسیار خطرناک است. این موج را باید جدی گرفت. عوامل پشت پرده این کشتارها را باید شناسایی کرد. هرگونه غفلت در این زمینه میتواند به گسترش دامنه این موج کمک کند.
خبرنگاران و نهادهای رسانهای به هیچ یک از طرفهای درگیر جنگ وابسته نیستند. آنها بیطرفترین صنف این جامعهاند. توازن و انصاف در خبررسانی و گزارشدهی برای آنها از اصول خدشهناپذیر اطلاعرسانی است. از اینرو، هدف قراردادن کارکنان و فعالان رسانهای در هیچ قاعده و قاموسی مجاز نیست.
دولت مسوولیت دارد تا عوامل پشت پرده این ترورها و قتلها را شناسایی کند. همچنان برای جلوگیری از ادامه این زنجیره کشتار وارد اقدام شود و برای مهار آن برنامه قابل اجرا طرح کند. در کنار دولت افغانستان، جامعه جهانی نیز تنها نظاگر این وضعیت نباشد. باید برای مهار این موج تازه با دولت افغانستان کمک کند.
کار و فعالیت در فضای ناروشن و مبهم کنونی برای خبرنگاران دشوار خواهد بود. تدابیر شخصی خبرنگاران و فعالان رسانهای هم کمک موثری برای مصونیت آنها نخواهد کرد. از اینرو، تأمین امنیت خبرنگاران و فعالان رسانهای به یک برنامه بزرگتر نیاز دارد که تنها دولت قادر است از عهده اجرای آن به صورت بهتر بیرون شود.
روش خبرنگارکشی موجود نسبت به گذشته متفاوت است. در گذشته عمدتاً خبرنگاران به صورت دستهجمعی هدف حمله واقع میشدند. در یکونیم ماه گذشته این کار با روش ترور انفرادی دنبال شده است. بنابراین، روش مهار این پدیده نیز باید بازتعریف شود.
حمله به خبرنگاران، حمله به آزادی بیان و مهمترین دستآورد دولت در دو دهه پسین است. مردم افغانستان به رسانهها به عنوان سرمایه خود نگاه میکنند و به وجود آنها نیاز دارند. حفظ رسانهها و مراقبت از خبرنگاران باید در اولویت برنامههای دولت باشد. جامعه رسانهای افغانستان به صورت جدی منتظر است که دولت از خبرنگاران به عنوان سربازان عرصه اطلاعرسانی مراقبت کند. این کار اما تنها با شعار ممکن نیست. دولت باید روی برنامههای قابل اجرا فکر کند و برای صیانت از آزادی بیان و حفظ جان خبرنگاران هرچه زودتر وارد اقدام شود. اگر در این زمینه تأخیر و تعلل صورت گیرد، ممکن است عواقب جبرانناپذیری در پی داشته باشد. این یک هشدار جدی است و باید جدی گرفته شود.