نشست استانبول؛ چه توافقی مطلوب است؟
خلیل اسیر

نشست استانبول یک فرصت طلایی و تاریخی برای پایان دادن به جنگ طولانی افغانستان و تعیین سرنوشت آینده این کشور است. نمایندهگان همه طرفها باید با عقلانیت سیاسی، دوراندیشی و نیت پاک و اهداف ملی به این نشست شرکت کنند. اینگونه فرصتها برای کشوری که برای بیش از چهار دهه درگیر جنگ بوده است، به ندرت میسر میشود. نشست استانبول هم یکی از نادرترین فرصتها برای افغانستان است که باید از آن استفاده بهینه شود. مسوولیت ملی و میهنی همه طرفها است که اجازه ندهند این فرصت طلایی از دست برود.
در نشست استانبول، گفتوگوی اصلی بین دو طرف «جمهوریت» و «امارت» است. اگر این نشست طرف سوم هم داشته باشد، در جایگاه فرعی نشست قرار خواهد گرفت. بخشهای مهم مواضع، دیدگاهها و پیشنهادات طرفهای اصلی نشست استانبول، پیش از این عمومی شده است. نمایندهگان دو طرف فعلاً سرگرم آماده کردن طرحهای خود برای ارایه در این نشست هستند. هنوز روشن نیست که طرحهای آنها حاوی چه موضوعاتی و جزئیاتی برای صلح و آینده افغانستان است. قدر مسلم این است که بخش بیشتر محتوای این طرحها را موضوعات، دیدگاهها و پیشنهاداتی تشکیل خواهد داد که قبلاً در فرصتهای مختلف عمومی شده است.
به تناسب تنوع و تفاوت دیدگاهها و پیشنهادات «جمهوریت» و «امارت»، طرحهای دو طرف نیز متفاوت خواهد بود. در عین حال، این طرحها میتواند نکات مشترک هم داشته باشد. در نشست استانبول، آنچه مایه بحث و جدل بیشتر خواهد بود، نکات متعارض و وجوه افتراق این طرحها است. در فرجام، دو طرف باید این تعارضات را رفع کنند و روی یک طرح واحد به عنوان نقشه راه صلح افغانستان و آینده سیاسی این کشور به توافق برسند. اگر این هدف به دست نیاید، نشست استانبول بینتیجه پایان خواهد یافت و دو طرف به جنگ ادامه خواهند داد.
مصالح افغانستان حکم میکند که نمایندهگان دو طرف نباید به دنبال غالب و مغلوب کردن این دو طرح باشند. اولاً، این کار خلاف قواعد مذاکرات اصولی است. دوماً، باعث شکست مذاکرات میشود. بدیهی است که نه طرح «جمهوریت» و نه طرح «امارت» به تنهایی میتواند نقشه راه آینده سیاسی و صلح افغانستان باشد. این نقشه راه بایسته است از تلفیق طرحهای دو طرف تهیه شود. از اینرو، نمایندهگان «جمهوریت» و «امارت» بهتر است مذاکرات در این باره را به صورت اصولی دنبال و تعارضات طرحها را با دوراندیشی و عقلانیت سیاسی رفع کنند.
حاصل جمع طرحهای «جمهوریت» و «امارت» باید یک طرح جامع برای صلح پایدار و پایان دایمی جنگ و منازعه قدرت در افغانستان باشد. این طرح باید ریشههای منازعه تاریخی قدرت در افغانستان را هدف قرار دهد و برای همیشه نابود کند. تقسیم عادلانه قدرت، ثروت، فرصتها و خدمات از اهداف اصلی آن باشد. تنوع فرهنگی، عقیدتی، زبانی و قومی افغانستان را برتابد و پاسدار آزادیهای سیاسی و مدنی و حقوق شهروندی افراد باشد. کارآمدی نظام را تضمین کند و انتخابات را به عنوان تنها سازوکار دموکراتیک انتقال قدرت حرمت بگذارد. در غیر این صورت، افغانستان به صلح پایدار دست نخواهد یافت.
بخش عمده منازعه افغانستان برخاسته از دیکتاتوری و تمامیتخواهی یکطرف و سرکوب و حذف یک یا چند طرف دیگر بوده است. اگر حاصل جمع طرحهای «جمهوریت» و «امارت»، نقشه راهی باشد که باعث سلطه یک بخش بر بخش یا بخشهای دیگر شود، شانس عملیاتی شدن نخواهد یافت. از اینرو، لازم است که طرح صلح استانبول – در صورتی که چنین طرحی به دست آید – باید ریشههای منازعه قدرت در افغانستان را برای همیشه نابود کند. در غیر این صورت، بعید است که افغانستان بتواند به صلح پایدار و ثبات دایمی برسد.
انتظار میرود که نمایندهگان «جمهوریت» و «امارت» با دوراندیشی و عقلانیت سیاسی در نشست استانبول شرکت کنند. آنها باید به جای تمرکز روی مواضع خود، روی موضوع صلح پایدار تمرکز کنند و با انجام مذاکرات اصولی به یک توافق مطلوب دست یابند. تأکید میشود که نشست استانبول یک فرصت طلایی برای پایان دادن به جنگ افغانستان است. این فرصت را نباید با کینهورزی، کوتاهبینی، خودخواهی، فزونطلبی و نادیدهانگاری دیگری از دست داد.