آیا فرصت خروج به موقع از افغانستان وجود دارد؟

منبع: لسآنجلس تایمز
نویسنده: دویل مک منس
مترجم: سیدجمال اخگر
ایالات متحده، روی کاغذ متعهد شده است که آخرین ۲۵۰۰ سرباز خود را در کمتر از ۱۰ هفته دیگر، به تاریخ ۱ ماه می از افغانستان بیرون کند. این براساس توافقی است که سال گذشته دولت ترمپ با طالبان که با دولت کابل در حال جنگ هستند، امضا کرده است. اما احتمال اینکه چنین اتفاقی بیفتد، خیلی کم است.
هم طالبان، هم دولت افغانستان و هم ایالات متحده به تمام تعهدات خود در توافقنامه، در یک سال گذشته عمل نکردهاند. طالبان قول داده بودند که حملات به سربازان دولتی و مقامات غیرنظامی را کاهش میدهند که این کار را نکردند. دولت افغانستان قول داده بود که با طالبان وارد گفتوگوهای جدی صلح شود، اما پای خود را از این پروسه بیرون کشید. ایالات متحده قول داده بود که تحریمهای بینالمللی علیه طالبان را لغو کند، اما وقتی جنگ شدت گرفت و مذاکرات صلح به بنبست رسید، مانع این کار شد. در همین حال، طالبان ارتش کم عملکرد دولت را از مناطق وسیع بیرون راندهاند.
کسانی – به احتمال زیاد طالبان، یک کارزار بیرحمانه ترور قضات، روزنامهنگاران و معلمان، بهویژه زنان را آغاز کردهاند. طالبان مسوولیت این کشتارها را انکار میکنند؛ اما این ادعای آنان را کسی باور نمیکند. در نتیجه، مسیر پایان دادن جنگ که سه رییس جمهور پیشین ایالات متحده آغاز کرده بودند، برای رییس جمهور بایدن دشوارتر شده است. حال او با این تصمیم روبهرو شده است که آیا باید همانطور که در زمان کاندیداتوری خود گفته بود، تعداد بیشتر یا همه نیروها را از افغانستان که در حال افتادن در حمام خون است، بیرون بکشد یا خیر؟ آیا او باید ۲۵۰۰ سرباز را در افغانستان نگه دارد و اعلام کند که به محض آغاز مذاکرات صلح آنها آنجا را ترک خواهند کرد، نه قبل از آغاز مذاکرات؟ یا همانطوری که برخی مقامات پیشین استدلال میکنند، آیا بایدن باید نیروهای بیشتری را تا رسیدن به توافق نهایی صلح به افغانستان اعزام کند که یک دستورالعمل بالقوه برای یک حضور نظامی طولانی خواهد بود.
برای امریکاییهای خسته از جنگ، دشوار است که به افغانستان نگاه کنند و بگویند: ما بیش از ۲۴۰۰ تن سرباز خود را از دست دادیم و بیش از ۲ تریلیون دالر هزینه کردیم و در آخر هم شکست خوردیم. وقت آن است که برویم. اما هنوز ایالات متحده در این بخشی از جهان منافع دارد، از جمله مهار القاعده و سایر گروههای تروریستی که در منطقه سرگردان هستند.
پس از ۱۹ سال، هنوز ارزش آن را دارد که این فاجعه غمانگیز را به گونهای به پایان برسانید که از آسیبهای بیمورد در طول مسیر جلوگیری کند.
اینجا سه گزینه اساسی وجود دارد:
یکی ماندن است و شاید حتا حضور نظامی ایالات متحده را کمی بیشتر کند. این درست همان چیزی است که «کمیسیون نوار آبی» به ریاست جنرال بازنشسته جوزف اف. دانفورد جونیور، رییس سابق ستاد مشترک ارتش، در این ماه توصیه کرد. وی هشدار داد: «ما میدانیم که اگر ما در اول ماه می برویم، چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر ما بیرون شویم در صورتی که جنگ داخلی رخ ندهد، هرجومرج حتماً به وقوع خواهد پیوست.» وی اظهار داشت که ادامه حضور نظامی امریکا کار را برای وادار ساختن طالبان به مذاکره دشوار میسازد؛ زیرا بیرون کردن نیروهای خارجی یکی از اولویتهای دیرینه این گروه است.
در یک دید دیگر، کارتر مالکاسیان، یکی از مشاوران اسبق دانفورد و کارشناس افغانستان میگوید که زمان بیرون آمدن گذشته است. وی اخیراً به واشنگتن پست گفته است: «وقتی به هزینهها نگاه میکنم، ترک کردن حالا بیش از هر زمان دیگری قانعکننده است». مالکاسیان استدلال میکند که بعید است، حضور سربازان امریکایی در افغانستان طالبان را تا زمانی که در میدان جنگ دستآورد داشته باشند و حضور ۲۵۰۰ سرباز امریکایی مانع آنها نشود، به ادامه مذاکرات ترغیب کند.
اما یک گزینه معتدل نیز وجود دارد: عقبنشینی را به مدت شش ماه عقب بیندازید. روی یک جدول زمانی جدید برای گفتوگوهای صلح مذاکره کنید و یک دیپلماسی پر انرژیتری را امتحان کنید. از کشورهای همسایه، مانند روسیه و چین برای تحت فشار قرار دادن طالبان برای مذاکرات جدی درخواست کمک کنید.
لورل میلر، نماینده سابق وزارت امور خارجه در افغانستان، به من گفت: «روند صلح بهترین گزینه برای نتیجه مناسب است، حتا اگر کمترین موفقیت را داشته باشد. شما برای داشتن هرگونه امکان احیای مجدد آن به یک تمدید شش ماهه نیاز دارید». وی گفت: «بهترین اهرم فشار امریکا علیه طالبان ادامه حضور نظامی نیست، بلکه به آنها باید نشان داده شود که اگر قدرت را به زور به دست بگیرند، منفور جامعه بینالمللی خواهند شد.»
بارنت روبین، مشاور سابق وزارت امور خارجه، افزود: «ما میدانیم که آنها میخواهند تحریمها برداشته شود. ما میتوانیم آن فرایند را به عنوان انگیزه مثبت برای مذاکرات آغاز کنیم.» وی افزود که برنامه تمدید نباید نامحدود باشد، بلکه باید برای یک بار آزمایشی انجام شود و اگر تا اول نوامبر کارگر واقع نشد، ما ناگزیر هستیم به مردم از قبل بگوییم که ما مجبور به ترک هستیم. این پاسخ منطقی به نظر میرسد که به مردم بگوییم که پس از سپری شدن ۱۹ سال و کشته شدن بیش از ۲۴۰۰ سرباز، ما هیچ مسوولیتی در قبال ادامه حیات دولتی نداریم که نمیتواند کار کند.
اما هنوز یک بحث اخلاقی برای عقبنشینی مناسب وجود دارد. باید عقبنشینی طوری صورت گیرد که از هر نوع هرجومرج پس از خروج جلوگیری کند. شش ماه زمان بسیار زیادی نیست. فقط زمان کافی است تا فرصتی برای مذاکرات صلح فراهم شود.