همگرایی ملتهای قلب آسیا؛ ممد حل منازعات حقوقی منطقهای
عبدالوارث بختیار، حقوقدان

مقدمه
کشورهای واقع در قلب آسیا به دلیل همجواربودن و مشترکات تاریخی، فرهنگی و تجارتی معاملات مشترک را در بخشهای مختلف انجام میدهند. این معاملات گاهی به نزاع میانجامد؛ مشهورترین منازعاتی که در این اواخر شاهد آن بودهایم، نزاع تجارتی و مهاجرت بوده است. در این مقاله، منازعات ناشی از این دو پدیده و چگونهگی فایقآمدن بر آن را بررسی میکنیم.
۱ـ نزاع تجارتی
بازرگانان کشورهای واقع در قلب آسیا (افغانستان، ترکیه، ایران، اوزبیکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قزاقستان، گرجستان، قرقیزستان و…) معاملات تجارتی را به هدف بهبود وضع اقتصادی و تسهیل بازرگانی به شکل متداول انجام میدهند. در معاملات، آسیبهایی نظیر فریبکاری، خیانت در امانت و انجامنشدن معاهدات در اسرع وقت پای تاجران را به جنجال میکشاند. به دلیل عدم موجودیت معاهدات الزامی و عدم تشخیص حوزههای حقوقی ذیصلاح در خصوص رسیدهگی به جنجالهای تجارتی، تاجران – اعم از متضرران و شاکیان با بنبست مواجه میشوند و به آنچه حقشان است، نمیرسند.
این مشکل در کنار آنکه حلناشده باقی میماند، به دو طرف معامله صدمه وارد میکند؛ از یک جهت جریان تجارت را با کندی مواجه میسازد و از طرف دیگر بساط اعتماد که اساسیترین عنصر در تجارت به شمار میرود را بر میچیند. این مشکل، آهسته آهسته به اقتصاد منطقه صدمه وارد میکند و حتا میتواند در فرجام به فاجعه بینجامد.
لازم به ذکر است که قوانین حقوقی کشورهای قلب آسیا تابع سیستم حقوقی (رومی – ژرمنی) است و مقررات تمامی کشورها از لحاظ منابع حقوقی تقریباً یکسان است و تفاوت کمی در بین آنان وجود دارد. علیرغم موجودیت سیستم مشترک حقوقی، منازعات حقوقی به جای کاهش، رو به افزایش است. دلیل عمده آن، عدم موجودیت ارگانهای ذیصلاح حقوقی و یا هم عدم الزامیت در قواعد و مقررات حاکم میان طرفهای قرارداد است.
۲- نزاع مهاجرت
متأسفانه ناامنی و مشکلات اقتصادی و عدم فرصت کاری، پای کارگران را به کشورهای همسایه و همجوار میکشاند. در کشورهای قلب آسیا بعضی از کشورهایی هستند که دارای توان بالای کارآفرینیاند و میتوانند پذیرای کارگران از سایر کشورها باشند. در کنار آن، کشورهایی هم هستند که نیروی بشری کافی دارند؛ اما توان کافی کارآفرینی ندارند. نبود فرصت کاری در این کشورها، پای نیروی بشریشان را به سایر کشورها میکشاند. ناامنی هم از جمله عوامل مهاجرت به شمار میرود. در کنار ناامنی، عوامل دیگر نیز در مهاجرت نقش دارد. دلیل مهاجرت هرچه باشد، مهم آن است که یک مهاجر در کشور میزبان باید از حقوق و امتیازات کنوانسیون بینالمللی ۱۹۴۵ در خصوص مهاجرین بهرهمند شود و به عنوان یک انسان، به حقوق و کرامت انسانیاش ارج گذاشته شود.
در قلب آسیا کشورهایی هم هستند که تمامی مقررات و معاهدات بینالمللی را در نظر نمیگیرند و با نقض صریح و آشکار این مقررات و معاهدات، مهاجران را مورد ضربوشتم غیرانسانی قرار میدهند و به کرامت انسانی و حقوق بشری آنان اندکی هم توجه نمیکنند. این مشکل، به دلیل تکرار آن، به یک رخداد عادی تبدیل شده، حساسیت در برابر آن از بین رفته و دادخواهی برای متضرران به فراموشی سپرده شده است.
۳- راهحل؛ همگرایی ملتهای قلب آسیا
ایجاد نظم منطقهای در کشورهای قلب آسیا و وضع معاهدات برای تأمین حقوق بشری و شهروندی زیر یک چتر باصلاحیت، تساهل، مدارا و انعطافپذیری در برخوردهای منطقهای در چارچوب کنوانسیونها و اعلامیههای مشترک، مقررههای تنظیم امور و… میتواند ما را به حل منازعات و محو آن نزدیکتر کند. آنچه در همگرایی و اتحاد کشورهای منطقه به وجود میآید، تشکیل کمیسیونهای حل منازعات و دادگاه شهروندی است که وظایف اصلی و اساسیشان رسیدهگی به مشکلات مردم است. این دو، از اصلیترین و کلیدیترین ابزارهای حل مشکل فوقالذکر به شمار میرود.
به گونه مثال، شهروند کشور قزاقستان شاید فریبکاری را در قوانین و اصول داخلی خود جرم نپندارد و تمسک به آن را نوعی تجارت فکر کند؛ در حالی که شهروند یک کشور دیگر فریبکاری را از جمله جرم جنحه میپندارد. برای تلفیق و تشخیص واقعی این مشکلات و رسیدهگی به آن، نیاز مبرم به تدوین و تألیف یک سلسله مقررات و اصول حقوقی/تجارتی، ایجاد کمیسیونهای خاص رسیدهگی به معضلات و دادگاههای مخصوص رسیدهگی به حقوق شهروندی است. در صورت همگرایی و اتحاد کشورهای مرکز قلب آسیا، نظیر کشورهای اتحادیه اروپا، این امر ممکن و میسر است و این رویکرد تمامی هستهها و اساسات کلیدی موفقیت در امر حل منازعات را اساس میگذارد و میتوان با استفاده از همین هستههای ارزشمند، به منازعات و معضلات منطقهای در بخشهای مختلف، به خصوص منازعات حقوقی، نقطه پایان گذاشت.