به وقتکشی در مذاکرات پایان دهید

نزدیک به یک هفته از شروع دور دوم مذاکرات بین نمایندهگان دولت و طالبان در قطر سپری شده است. تا ناوقت روز یکشنبه تنها دو نشست بین آنها برگزار شده بود. نشست هفدهم جدی بین هیأتهای دولت و طالبان، مقدماتی و نمادین بود. نشست دوم آنها در بیستم جدی برگزار شد که در آن تنها اعضای گروههای کاری دو طرف حضور داشتند. این گروهها روی ترتیب و توحید موضوعات مورد بحث در نشستهای عمومی بین دو طرف کار میکنند. در این دو نشست توافق شده است که دو طرف به مذاکرات ادامه بدهند. این تنها چیزی است که درباره نتایج این نشستها تا این دم گزارش شده است.
هیأت طالبان در نشستهای دور دوم، حضور کامل نداشته است. علت آن هم سفر بعضی از اعضای هیأت این گروه به پاکستان است که تا ناوقت دیروز خبری از بازگشت آنها به قطر در دست نبود. هیأت مذاکرهکننده دولت در این مدت چشم به راه اقدام فعال هیأت طالبان برای برگزاری نشستهای دور دوم مذاکرات بوده است. میانجیگری قطر برای سرعتبخشیدن به برگزاری این نشستها نیز تا این دم اثرگذار نبوده است. کسانی که به نمایندهگی از هیأت طالبان در قطر حضور دارند، نتوانستهاند در غیاب اعضای غیرحاضر خود تصمیم مستقلانه بگیرند. بنابراین، روند مذاکرات صلح در دور دوم تا این دم با کندی دنبال شده است.
سفر هیأت طالبان به پاکستان نزدیک به یک ماه به طول انجامیده است. اعضای این هیأت در این مدت، ضمن ملاقات با مقامات بلندپایه دولت پاکستان از کمپهای آموزشی خود در این کشور نیز بازدید کردهاند. همزمان بحث و مشورت با رهبری خود نیز داشتهاند.
این سفر طولانی نشانه دشواری تصمیمگیری بین رهبری طالبان از یک طرف و دخالت پاکستان در تصامیم این گروه از سوی دیگر است. تاکنون معلوم نیست که هیأت طالبان با چه برنامه تازهای از پاکستان به قطر خواهد رفت. این مسأله اما در پی برگشت هیأت طالبان به قطر و قرارگرفتن آن پشت میز مذاکرات و دیدار مستقیم با هیأت مذاکرهکننده دولت روشن خواهد شد.
تصور میشد که دور دوم مذاکرات صلح نسبت به دور اول آن به مراتب منظمتر و جدیتر دنبال شود. از شروع دور دوم مذاکرات تاکنون دیده میشود که نظم لازم در این دور نیز موجود نیست. در کنار غیابت اعضای هیأت طالبان، شماری از اعضای هیأت دولت نیز تاکنون رهسپار قطر نشدهاند. اینها نشانههای بارز بینظمی در این دور مذاکرات است.
همچنان هیأت دولت در قطر منتظر است که هیأت طالبان زمان برگزاری نشستها را تعیین کند. در مقابل هیأت طالبان به دلیل آنکه اعضای ارشد آن غایب هستند، دست باز در برگزاری نشستها و تعیین زمان آن ندارد. این مورد نیز باعث کندی در روند مذاکرات شده است.
دیدارهای هیأتهای مذاکرهکننده دولت و طالبان تاکنون روی تنظیم و توحید موضوعات مورد بحث متمرکز بوده است. اگر نظمی در کار این هیأتها موجود باشد، این کار نباید زیاد زمان بگیرد. به دلیل همین بینظمیها است که طی قریب به یک هفته هیچ پیشرفتی در مذاکرات دیده نمیشود. اگر وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند، دور دوم مذاکرات نیز زمانبر خواهد بود.
هیأتهای مذاکرهکننده دولت و طالبان باید بدانند که وقتکشی به نفع هیچ یکی از طرفهای مذاکره نیست. آنها باید به کارشیوه مذاکرات وفادار بمانند و از ایجاد تأخیر غیرموجه در نشستها پرهیز کنند. نظم، مهمترین راز موفقیت در مذاکرات است. اگر هر دو طرف علاقهمند مذاکرات اصولی هستند، باید وفاداری خود به نظم و کارشیوه مذاکرات را حفظ کنند.
مردم افغانستان انتظار دارند که هیأتهای مذاکرهکننده دولت و طالبان به صورت اصولی به مذاکرات ادامه بدهند. توقع آنها این بود که همزمان با سفر هیأت دولت افغانستان به قطر، مذاکرات روی موضوعات اصلی آغاز شود. بعد از حدود یک هفته دیده میشود که هیأتهای دو طرف نه تنها وارد مذاکرات روی موضوعات اصلی نشده که کارهای مقدماتی مذاکرات را نیز نهایی نکردهاند. بدتر از آن، بعضی از اعضای هیأتهای دولت و طالبان تا ناوقت دیروز وارد قطر نشده بودند. این اتفاقات ناامیدکننده و خلاف قاعده مذاکرات اصولی است.
طرفهای مذاکرهکننده باید ارزش زمان را درک کنند. زمان، بخشی از هزینه مذاکرات تعریف شده است. بیاعتنایی به آن ممکن است هزینه مذاکرات را بلند ببرد. ضمن آنکه اتلاف وقت باعث ادامه جنگ میشود و این جنگ از هر دو طرف تلفات یکسان میگیرد. در فرجام تاوان همه این اتفاقات و بینظمیها به مردم برمیگردد. از اینرو، توقع جدی مردم آن است که هیأتهای مذاکرهکننده دولت و طالبان، مذاکراتشان را تابع نظم و اصول دنبال کنند و هرچه زودتر وارد بحث روی موضوعات اصلی شوند.