ارتش و مردم افغانستان؛ سپر جهان در مقابل تروریسم بینالمللی
تمیم رهیاب

نظم جهانی، برقراری امنیت و دنیای عاری از خشونت و افراطیت، یکی از جستارهای عمده و مهم مطالعات امنیتی را دربرمیگیرد. تجربه چند دهه اخیر نشان داده که افراطیت مانند یک مرض مسری است که از یک فرد به فرد دیگر و از یک جامعه به جامعه دیگر سرایت میکند. افراطیت خشونت میآفریند و این خشونت ممکن است خیلیها را درگیر و قربانی کند. چنانچه سعدی بزرگ چند قرن پیش سرود: «چو عضوی به درد آورد روزگار – دگر عضوها را نماند قرار».
نظم جهانی زمانی میتواند برقرار شود که دولتهای جهان در همکاری صادقانه باهم برای استقرار امنیت و ثبات جهانی و همهشمول تلاش کنند. تروریسم بینالمللی قسمی که از نامش پیدا است، دشمن بشریت است. کشورهایی که امروز حامی تروریسم هستند و تحت نام به اصطلاح «منافع ملی»شان در تقویت مادی و معنوی آن تلاش دارند، دیر یا زود درگیر این هیولا خواهند شد و آتش تروریستان خانهشان را ویران خواهد کرد. ضربالمثل معروفی است که میگویند: «سگ وقتی زیاد هار شد، پاچه صاحبش را هم میگیرد».
در این میان دنیا به این نکته توجه نداشته و یا کمتر دقت کرده که کشور ما در چند دهه اخیر قربانی تروریسم بینالمللی و قربانی تروریستانی بوده است که کشورهای خاص بنا بر اقتضای منافعشان در سرکوب آنان، صادق نبودهاند. در حال حاضر نیروهای امنیتی افغانستان آنچنانی که وانمود میشود، نه تنها با طالبان، بلکه در مقابل ۲۲ گروه تروریستی بینالمللی مصروف جنگاند. حضور تروریستان بینالمللی در افغانستان و جنگیدن آنان در برابر دولت افغانستان روشن است که دولتمردان افغان بارها از آن سخن گفتهاند، رییس جمهور غنی هم چند روز قبل اظهار داشت که ورود شبکههای تروریستی، بهویژه «جیش محمد» و «لشکر طیبه» از پاکستان ابعاد جنگ افغانستان را پیچیدهتر ساخته است. این پیچیدهگی جنگ، تهدید جدی برای امنیت منطقه و جهان خواهد بود. حمایت قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی از افغانستان در شرایط حساسی که امروز در آن قرار داریم، میتواند کمکی درخور به امنیت و ثبات جهانی باشد. هیچکسی در ۱۹۹۴، در آغاز ظهور طالبان در قندهار، پیشبینی نمیکرد که این گروه ممد بزرگترین و خطرناکترین عملیات تروریستی قرن -حمله یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱- شود.
با لابیگری شدید کشورهای حامی طالبان، شماری از کشورهای همسایه و در مجموع قدرتهای جهانی بر این باور اند که طالبان مشکل داخلی افغانستان است و این گروه به تأسی از اسلام افراطی خواهان پیاده کردن قوانین سخت و سفت خود در جامعه افغانستان است. بنابراین، جنگ و درگیریهای افغانستان مسأله خود افغانها است و در نتیجه طالبان تهدیدی برای منطقه و جهان به شمار نمیروند. پاکستان و بعضی کشورهای دیگر به چین و روسیه اطمینان دادهاند که طالبان هیچ تهدید برای آنان نخواهند بود. همچنان ادعا بر این است که طالبان دیگر با القاعده رابطهای ندارند. در حالی که سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای ناظر بینالمللی بارها تأکید کردهاند که طالبان هنوز هم ارتباط تنگاتنگ با القاعده دارند. چند ماه قبل فرد شماره دوم القاعده به نام ابومحسن المصری در ولایت غزنی در عملیات نیروهای امنیتی افغانستان کشته شد. این خود بیانگر حضور تروریستان القاعده در مناطق تحت کنترل طالبان است.
نیروهای امنیتی افغانستان به دفاع از ارزشهای انسانی و امنیت افغانستان، منطقه و جهان، علیه تروریسم بینالمللی میرزمند. اگر افغانستان دوباره به پایگاه و آموزشگاه تروریستها تبدیل شود، دیگر نقاط دنیا در امن نخواهد ماند. در شرایط فعلی اکثر تروریستان خارجی در کنار طالبان مصروف جنگ در برابر نیروهای امنیتی و مردم افغانستان هستند. طالبان با حمایت مالی و نظامی پاکستان زمینه را برای فعالیت گروههای تروریستی در خاک افغانستان فراهم ساختهاند. افغانستان با کشورهای آسیای مرکزی، چین، ایران و روسیه تهدیدات و منافع مشترک دارد. اگر کشورهای یادشده جدی از نیروهای امنیتی و مردم افغانستان حمایت نکنند، این آتش در آینده نه چندان دور، دامن آنان را هم خواهد گرفت. کشورهای همسایه و منطقه اگر برای مهار این گروهها جدی دست به کار نشوند، این گروهها به کارت بازی قدرتهای جهانی در مقابل قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل خواهند شد و بدون شک منطقه برای درازمدت در خشم و خشونت بنیادگرایی فرو خواهد رفت و بسیار آسیب خواهد دید.
جغرافیای افغانستان به همان اندازه که به سادهگی به میدان جنگ و پایگاه امن گروههای تروریستی مبدل میشود، به همان پیمانه میتواند در مهار این گروهها موثر باشد. این نکته را به یاد داشته باشیم که اگر میخواهیم به تروریسم بینالمللی نقطه پایان بگذاریم، باید تروریستان را در جغرافیای افغانستان نابود کنیم.
به عنوان ختم کلام، میتوان گفت که طالبان مولود گروههای تروریستی بینالمللی هستند و در چند سال گذشته فقط حمایت تروریسم بینالمللی و کشورهای حامی باعث شده است که آنان به حیات خود ادامه دهند. قطع شدن رابطه طالبان با القاعده به معنای قطع شدن خون از شریان این گروه است. بنابراین دولت و جهان نباید این نکته را نادیده بگیرند. قرار گرفتن جامعه جهانی در کنار نیروهای امنیتی افغانستان راهی است که نه تنها کشور و مردم ما را که بشریت را از شر تروریسم نجات میدهد.