کنفرانس بین الافغانی یا تلاش دیگر برای معامله
هرچند حدود دو هفته میگذرد که از مذاکرهی دولت با طالبان سخن جدیای سر زبانها نیست، اما در تازهترین مورد همایون جریر، داماد گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی، به رسانهها گفته است که تلاشها برای برگزاری کنفرانس «بینالافغانی» در یکی از کشورهای اسلامی، جریان دارد که در آن نمایندگان دولت افغانستان و گروههای مخالف شرکت خواهند داشت. نفس مذاکره با طالبان و گلبدین حکمتیار، گپ تازهای نیست، اما این کنفرانس در نوع خود که بر اساس گفتههای آقای جریر، توسط خود افغانها و نه دولت، برگزار میشود، قابل تامل است.
پیش از این، تلاشها در راستای مذاکره با طالبان و حزب اسلامی، عمدتا از سوی رییس جمهور کرزی صورت گرفته است و جبههی ملی نیز گاهی در این مورد سخن گفته است و به نحوی ابراز رضایتاش را نسبت به گفتگو با طالبان نشان داده است و باری یاد آور شده بود که گفتگوهای مقدماتی نیز میان آنان وجود داشته است که از سوی گروه طالبان رد گردید.
نکتهی جالب گفتههای آقای جریر این است که وی گفته است، در این کنفرانس هیچ خارجیای حضور نخواهد داشت و هزینهی آن نیز از سوی ۳۰ تن از افغانان «خیر» و با نفود پرداخته شده است. جالبتر از همه اینکه دولت افغانستان نقش مستقیم در برگزاری این کنفرانس ندارد و نمایندگان دولت افغانستان صرفا به عنوان یک طرف اصلی قضیه در این کنفرانس شرکت میکنند.
تلاش برای صلح، آنهم توسط خود افغانها، گام اساسی و بسیارهم سازنده است، اما پرسش این است که اگر این نمایندگان «خیر و با نفوذ» این کار را برای صلح و آرامش و بهبودی وضعیت افغانستان انجام میدهند، چرا قضیه پوشیده میماند و به صورت مبهم و نا آشکارا از آن سخن گفته میشود و مردم در تاریکی از موضوع قرار داده میشوند، اگر نمایندگان «خیر» و متنفذ مردمی اند؟ واضح است که این نمایندگان «خیر و با نفوذ» نمیتوانند کسانی باشند که با قضایای افغانستان هیچ ارتباطی نداشته و خود در درون قدرت یا در مخالفت با آن قرار نداشته باشند. در صورتی که مردم از اصل قضیه آگاهی نداشته باشند، اطلاق همین صفت «خیر و با نفوذ» خود مورد سوال است.
همچنان خبرنگار بیبیسی در کابل گفته است برخیها که بهنام رهبران جهادی معروف شدهاند، در این کنفرانس حضور دارند. از این گفتهها میتوان دو تعبیر داشت:
اول اینکه، رهبران جهادی و آنهایی که به نحوی از قدرت کنار زده شده اند و به شدت خواهان اقتدار از دسترفتهی شان هستند، ممکن در صدد این باشند که از طریق گفتگو با طالبان و حکمتیار و سپس توافق با آنان، ایتلاف نیرومندی را تشکیل بدهند تا بتوانند در انتخابات آیندهی ریاست جمهوری تشکیل دهندهی یک اکثریت انتخاباتی باشند. زیرا، رهبران جهادی بارها از دولت کرزی به دلیل آنچه که طرد رهبران جهادی خوانده شده است، انتقاد کرده اند و همچنان یاد آور شده اند که بخش وسیعی از مشکلات افغانستان به دلیل همین طرد رهبران جهادی از صحنهی قدرت است ـ با آنکه بسیاری رهبران جهادی هنوز در قدرت سهیماند. گفتههای قبلی جبههی ملی در مورد مذاکره با طالبان که از سوی طالبان رد شد، نیز میتواند ارتباطی با این موضوع داشته باشد. زیرا، جبههی ملی نیز در مواجهه با تیم رییس جمهور کرزی، به حلقهی نیرومند و گستردهتری که ضمانت کنندهی یک اکثریت انتخاباتی باشد، نیاز دارد. بنابراین، از تصور بهدور نیست که این تلاشها را، اقدامهای جبههی ملی با دیگر کسانی که در مواجهه با دولت کرزی و در واقع امر با حامیان غربی آن قرار دارند، بدانیم. چون بسیار واضح است که بسیاری رهبران جهادی عملا عضو این جبهه میباشند و یا اینکه در یک همنظری و موافقت نامکتوب با آن قرار دارند. اگر این فرض درست باشد، این خطرناکترین وضعیت دولت افغانستان و کشورهای حامیاش را به نمایش میگذارد: وضعیتی که در آن دیگر دولت افغانستان نهتنها که از موضع قدرت به مذاکرات نمیپردازد، بلکه تصمیمگیرندهی اصلی نیز نیست و فقط به عنوان یک طرف اصلی قضیه مطرح است، و تازه اگر مخالفین و رهبران جهادی بتوانند به موافقه برسند، احتمال طرد آقای کرزی بسیار هم متصور است.
احتمال دوم، این است که ممکن دولت افغانستان نقش مستقیم در این کنفرانس داشته باشد، اما از آنجایی که در مورد مذاکره با طالبان و حکمتیار مورد انتقاد شدید رسانهها، کشورهای غربی و محافل روشنفکری قرار گرفته است، این بار کوشیده از آدرس برخی متنفذین مردم به این مساله، که تصور میشود ادامهی همان روندی خواهد بود که قبلا شروع شده است، آن را رنگ مردمی بدهد و از زیر بار انتقادها خود را برهاند. در این که رهبران جهادی نیز با کرزی در این کنفرانس همراه خواهند بود، نیز نمیتوان تردیدی به خود راه داد. زیرا، رییس جمهور از همان اوایل ریاست جمهوریاش میانهی خوب، برخلاف آنچه که رهبران جهادی مدعیاند، با رهبران جهادی داشته است. اگر گاهی برخی رهبران جهادی نیز از سوی رییس جمهور کرزی کنار زده شدهاست، به دلیل معاملههای سیاسیای بوده است که خواهینخواهی، در کنار دل بهدست آوردن برخیها، دلرنجیهای برخی دیگر را درپی دارد. ورنه رییس جمهور هیچگاهی، در صورتی که دیده به فایدهاش است، از رهبران جهادی دوری نگزیده است و تازه خیلی موقعیت بخشی نیز کرده است.
قبل از این، تنها طرفی که مجدانه و دوآتشه از مذاکره با طالبان سخن میگفت، رییس جمهور کرزی از آدرس دولت افغانستان بود. اما حالا دیده میشود که وی دیگر تنها نیست و رهبران جهادی و اشخاص «خیر» و با نفوذ نیز وی را همراهی میکنند. این احتمال با توجه به این نکته که، در این اواخر گروههای جهادی، طالبان و حکمتیار و آقای کرزی کمی موقعیت مشابه پیدا کردهاند، کمی قویتر مینماید. وجه مشابهی هر سهطرف این است که در این اواخر از نیروهای خارجی به شدت ناراضی بودهاند. هرچند کرزی کسی است که همه آنچه دارد را مدیون خارجیها، خصوصا ایالات متحده است، اما گفته میشود وی نیز دیگر مانند گذشته دل امید به خارجیها ندارد، که انتقادهای وی از کشورهای خارجی، میتواند تاکیدی بر این مساله باشد.
بنابراین، این نیز بهدور از تصور نیست که اینبار هرسه ضلح مثلث- رییس جمهور، رهبران جهادی و مخالفین مانند گروه طالبان و حکمتیار- مذاکره نمایند و به توافق نیز برسند. اظهارات جبههی ملی در هفتهی گذشته مبنی بر پیوستن کرزی به این جبهه، در صورت دست برداشتن از نامزدیاش در ریاست جمهوری، میتواند ارتباط بسیار نزدیک با این مساله داشته باشد. همه میدانند که کرزی به جبههی ملی نمیپیوندد، مگر این که هر دو بههم بپیوندند، اما اینگونه اظهارات میتواند اصطکاکهایی را که میان جبهه و حامد کرزی بهوجود آمده است، از بین ببرد و به اصطلاح جاده را برای کارهای اصلی بعدی صاف نماید، که همین مساله ممکن همان کار اصلی مورد نظر باشد. به این لحاظ، از آنجاییکه کرزی اختلاف اساسی و اصولی با طالبان و حکمتیار ندارد و با جبهه نیز مشکلی ندارد که قابل حل نباشد، و از سوی دیگر با توجه به اینکه جبهه هم دید بسیار منفی و غیر قابل جمع با طالبان ندارد و تازه بیمیل هم نیست در معاملهای در یکگوشهای از قدرت نقش داشته باشد- زیرا توان رقابت به تنهایی برایش مقدور نیست- میتوان گفت که حتا جمع شدن جبهه، رییس جمهور کرزی و طالبان و حکمتیار، تناقضی نیست که قابل حل نباشد یا بهدور از امکان بنماید. معامله برای تقسیم سهم در قدرت، اگر اصول و مش اساسی سیاسی، فکری و ارزشی در کار نباشد، میتواند گروههای نامتجانستر از این را زیر یک چتر جمع نماید.