سیاست خارجی زنانه بیشتر جواب میدهد!
باراک اوباما و هیلاری رودهام کلینتون آرامآرام به اختیارات تازه و اطلاعات محرمانهای که هر روز دریافت میکنند عادت کرده و کمکم سیاست خارجی جدید ایالات متحده امریکا را در نقاط مختلف جهان آغاز خواهند کرد.
آنها این روزها زیادی مشغول اند اما ضرورت دارد که هر دو نفر بخشهایی از این سخنرانی را که چند سال پیش در پکنگ ایراد شد، بخوانند: «اگر فقط قرار باشد یک پیام از این کنفرانس به دنیای خارج ارسال شود، بگذارید این باشد که حقوق بشر حقوق زنان است و حقوق زنان حقوق بشر.
بگذارید فراموش نکنیم که یکی از این حقوق حق آزادی بیان است؛ و حق شنیدن. اگر میخواهیم که دموکراسی دوام پیدا کند زنان باید این حق را داشته باشند که در زندگی سیاسی و اجتماعی شرکت کنند».
هیلاری کلینتون بانوی اول ایالات متحده بود که این سخنرانی را در کنفرانس سازمان ملل در مورد زنان در سال ۱۹۹۵ انجام داد. شماری از حاضران در جلسه، وقتی دیدند یک امریکایی مثل آنها به دنیا نگاه میکند، اشک شوق ریختند؛ اینکه راه ملتها به سمت پیشرفت با توجه به حقوق زنان، رفاه زنان و نگرانیهای زنان هموار میشود.
رییس جمهور اوباما وزیر خارجهای را برگزیده که میتواند این رویکرد را به بخش اساسی استراتژی امریکا در سراسر جهان مبدل کند. همکاری این دو نفر مسالهای کاملا تازه است. اوباما اولین رییسجمهور پسا – مردانه امریکا است.
مردی که توسط یک مادر تنها و سختکوش بزرگ شده است. هیلاری هم زنی است که شجاعت اش را اثبات کرده است. هیچ کشوری روی زمین نیست که درباره ی قدرت و تواناییهای او چیزی نداند. این دو احتمالا میتوانند ایالات متحده را از اتخاذ سیاستهای مواجههآمیز به سمت همکاری و ارتباط بکشانند.
ببینید! یک واقعیت ساده و کلیدی وجود دارد و همه به این باور داریم: زنها اکثر کارهای خوب دنیا را انجام میدهند و البته اکثر بلاها سر آنها میآید. قصد نداریم از زنها حمایت کنیم و از مردها بنالیم. این زنها هستند که کشاورزی میکنند و بچهها را بزرگ میکنند؛ زنها زودتر از مردها پیر و مریض میشوند. به گزارش بنیاد جهانی برای زنان، دوسوم کودکان بیسواد دنیا دختر هستند و طبیعتا دو سوم فقیرترین انسانهای جهان زن هستند.
تصادفی نیست که تنها ۱۶ درصد از نمایندگان مجلس در سراسر جهان زن هستند. این آمار و ارقام ساده نشان میدهد که اگر واقعا نگران پیشرفت کشور هستیم باید پیشرفت زنان را هدف خود قرار دهیم. نتایج یک تحقیق نشان میدهد که کلید کاهش سوتغذیه کودکان آموزش مادران است. نتایج یک تحقیق دیگر هم جالب توجه است: هرچه زنان بیشتر در رهبری سیاسی کشورشان نقش داشته باشند، میزان فساد و بیکفایتی کمتر است.
برای آنهایی که به آمار و ارقام علاقه نشان میدهند، مستند «دعا کنید شیطان به جهنم بازگردد» را توصیه میکنیم. در این فیلم یک گروه از زنان لیبریایی را دنبال میکنیم که از جنایت، تجاوز و ضرب و جرحی که در جنگ داخلی علیه زنان اعمال میشود خسته شدهاند. آنها لباس سفید میپوشند و در مسیری که به کاخ ریاستجمهوری منتهی میشود تجمع میکنند و جلوی حرکت رییسجمهور را سد میکنند. در پایتخت گانه هم وقتی مردان سیاستمدار در هوتلی جمع شدند و برای تقسیم قدرت چند روز مذاکره کردند، زنان جلوی در هوتل و در لابی جمع شدند و نگذاشتند آنها پس از این گفتگوهای بینتیجه هوتل را ترک کنند.
و البته یک زن در حال حاضر رئیسجمهور لیبریا است.
خوب… ممکن است بگویید ما داریم تحلیلی یک جانبه ارایه میدهیم و جنسیتگرایی در پیش گرفتهایم. ممکن است بگویید چطور میتوانید ثابت کنید زنان فرق دارند یا بهتر هستند؟ آیا همین هیلاری کلینتون اگر با مردان در بیفتد از آنها خشنتر نمیشود؟ بلی! او احتمالا قدرتمندترین شخص در هر اتاقی خواهد بود. اما او در صحنه ی دیپلوماتیک رویهای دیگر در پیش گرفته است. کاویتا رامداس، رییس بنیاد جهانی برای زنان میگوید: «دیپلوماسی نرم مهمترین نقطه قوت هیلاری خواهد بود. او در سخنرانی مراسم رای اعتماد به این نکته اشاره کرد. زمان آن رسیده که از شر نظامیگری بهعنوان زمینه ی مسلط سیاست خارجیمان خلاص شویم؛ نه به این خاطر که اشتباه است، بلکه به این دلیل که جواب نمیدهد».
در سخنرانی مراسم تحلیف اوباما یک موضوع مهم دیگر هم وجود داشت و آن ترجیح «کارایی» به «ایدیولوژی» بود. به نظر میرسد سیاست خارجی دولت اوباما هم تا اندازهای به جای آن که ایدیولوژیمحور باشد به واقعگرایی و عملگرایی گرایش پیدا میکند. به نظر میرسد اوباما به جای آرزوهای آخرالزمانی در پی به دست آوردن شریکان و متحدان بیشتر در عرصه ی بینالمللی باشد. او میداند که برای موفقیت در جنگ علیه تروریزم باید با فقر و نادانی جنگید. به یاد دخترانی باشید که از ترس اسیدپاشی افراطگرایان در افغانستان دیگر به مکتب نمیروند. هدف اصلی اسیدپاشی مطیع کردن دختران است. آزادی جز با حضور آنها در مکتب به دست نمیآید.
هیلاری کلینتون در پکنگ، برخلاف دیگر امریکاییها از موضع بالا حرف نزد و امریکا را از دیگر کشورها جدا نکرد. او از ته دل از حقوق زنان سراسر جهان دفاع کرد و گفت: وقتی خانواده پیشرفت کند جامعه و کشور هم پیشرفت خواهند کرد.
حالا ممکن است هیلاری کلینتون در وزارت خارجه هم به امور زنان جهان بپردازد و برای بهبود زندگی آنان تلاش کند. ممکن است او را به اتخاذ سیاست خارجی فمینیستی متهم کنند. در این صورت او و باراک اوباما میتوانند پاسخ دهند «خوب… که چه؟».
سیاست خارجی ایالات متحده در طول دهههای اخیر مردانه و زمخت بوده و نتیجهاش را دیدهایم. ایالات متحده مورد احترام نیست و در سراسر جهان دشنام میخورد. آیا زمان اتخاذ یک سیاست خارجی زنانه فرانرسیده است؟