دین و مبانی حقوق بشر؛ تقابل یا همگرایی (قسمت سوم)
فصل اول: تعریف ها ومفاهیم
الف: تعریف دین
تا کنون مى توان گفت حدود ۴۰۰ تعریف از دین ارایه شده است(۷) که هر کدام از منظر خاص به ارایه تعریف پرداخته، اما در یک مفهوم ادبی می توان دین را بدین سان تعریف نمود که :«دین» در لغت به معناى «جزا» و «مکافات» و نیز «ذلت و عبودیت در برابر خداوند متعال»آمدهاست.
تعریفی دیگر از دین عبارت است از: دین، واژه اى است عربى که در لغت به معناى اطاعت و جزا و… آمده، و اصطلاحا به معناى اعتقاد به آفریننده اى براى جهان و انسان و دستورهای عملى متناسب با این عقاید مى باشد.
از این رو کسانى که مطلقا معتقد به آفریننده اى نیستند و پیدایش پدیده هاى جهان را تصادفى و یا صرفا معلول فعل و انفعالات مادى و طبیعى مى دانند، «بى دین» نامیده مى شوند. اما کسانى که معتقد به آفریننده اى براى جهان هستند، هر چند عقاید و مراسم دینى ایشان، توام با انحرافات و خرافات باشد، «با دین» شمرده مى شوند.(۸)
تعریف دین: آنچه که امروز به نام دین شناخته مىشود از تنوع فراوانى برخوردار است، توحید و یکتاپرستى، اعتقاد به قدرت هاى جادویى، اعتقاد به تقدس برخى حیوانات و اشیا و اشکال گوناگون بت پرستى و حتا مکاتبى چون مارکسیسم و اومانیسم را دین مىنامند و درشاخههاى مختلف علوم، نظیر فلسفه ی دین، جامعهشناسى دین و روانشناسى دین مورد بررسى و کاوش قرار مىگیرند. این تنوع وگستردگى موجب شد تا عدهاى مدعى شوند امکان تعریف واحدى از دینممکن نیست و ارایه تعریفى که جامع افراد و مانع اغیار باشد، امکان پذیر نباشد، به لحاظ این که زمینه ی تعریف دین را فراهم کنیم، تذکر نکاتى چند لازم و ضرورى است.
۱- مراد ما از دین، دین وحیانى و الهى است، نه هر چه که نام دین بر او نهاده مىشود. توضیح مطلب آن که در یک تقسیم بندى کلى دین را به دو دسته، الهى، وحیانى و بشرى تقسیم مىکنند. ادیانىکه ساخته ی انسان است و ریشه در نیازهاى آدمى دارد و انسان بهدلیل برخى نیازهاى روانى یا اجتماعى به پیروى از باورها و عقاید و رفتارهایى، کشانده شده است؛ دینى که بر پایه ی بت پرستىیا اعتقاد به نیروهاى جادویى و مانند آن تشکیل شده است، دینى بشرى است. (۹)
بعضى در تعریف دین گفتهاند: دین اعتقاد به هستی هاى روحانىاست و یا گفتهاند: دین نظام یک پارچهاى از باورداشت ها وعملکردهاى مرتبط به چیزهاى مقدس است که از طریق آنها گروهى ازآدم ها با مسایل غایى زندگى بشرى کلنجار مىروند. برخىگفتهاند: دین اعتقاد به خدایى سرمدى است. یعنى، اعتقاد به اینکه حکومت و ارادهاى الهى بر جهان حکم مىراند، خدایى که با بشرداراى مناسبات اخلاقى است. بعضى مىگویند: جوهر دین عبارت است از احساس وابستگى مطلق . در این گونه از تعریف ها ایمان و دین، تدین و دیندارى با دین خلط شده است، در حالى که ایمان و تدین با دین متفاوت است. زیرا تدین و ایمان وصف انسان است، در حالى که دین حقیقتى است که خداوند آن را به صورت پیام در اختیار انسان قرار مىدهد.(۱۰)
مذهب یا دین: نوعی عقیده، مجموعهای از دیدگاه های نظری درباره ی انسان، جهان مشهود و ماورای آن، منش هایاخلاقی و احکام عملی است که دیندار بر آن است که با ایمان و عمل به آن تعالیم که توسط پیامبران در اختیار آدمیان قرارگرفته است، به سعادت ابدی دست یابد.
بعضی دیگر مدعی شده اند که واژه ی دین از ریشه ی اوستایی « دینا » است که آن نیروی بینش و شناخت نیک از بد میباشد که در نهاد انسان وجود دارد. امروزه واژه ی دین را، راه و روش دانسته و بدین گونه شرح میدهند: دین راه و روش بهزیستی و رستگاری میباشد. (که این راه با دستورهای پیامبر مشخص شده است.) با توجه به تعریف بالا، گروهی دین را بدین گونه شرح داده اند: دین مجموعه قوانین و دستورهایی است که آن دستورها و قوانین بر همه قوانین اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برتری دارند. این گروه با تعریف بالا بر این گمان است که دستورهای پیامبر بر قوانینی که بعدها به وسیله ی مردم در اجتماع بهوجود آمده، برتری دارد. برتری دستورها و قوانین دینی از آن جهت است که در هر زمان و در هر اجتماع شایسته ی پذیرفتن و به کار بستن میباشند. این تعریف در مورد قوانین اخلاقی یعنی قوانینی که از رابطه ی شخص با اجتماع گفتگو میکنند (مانند راستی، درستی، فداکاری و مهربانی) مفهوم واقعی خود را نشان میدهد. ولی قوانینی که به خصوصیات فردی (ازدواج و زناشویی، تقسیم ارث، حرفه و بازرگانی…) توجه کرده در زمان ها و اجتماع های مختلف دگرگون خواهند شد.(۱۱)
اما دین از حیث تعریف اصطلاحى، داراى معناهای متعدد و متنوعى مىباشد.
در مفهوم عام می توان هر روش و ایده ای را که از ناحیه ی رسولان الهی و با اتکا به سرچشمه ی وحی برای هدایت و تعالی نوع بشر ارایه شده باشد، به عنوان دین تلقی نمود. مشروط برآن که اولا منبعث از ارتباط با عالم قدس باشد، ثانیا واجد شرایط و احکام باشد، ثالثا برای هدایت عموم عرضه شده باشد.(۱۲)… ادامه دارد