خشونت در خانواده (قسمت دوم)
کودکان نیز از تاثیر منفی خشونت خانوادگی – چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت – در امان نیستند. تمام اشکال خشونت از قدرت طلبی و سلطه گری فرد آزار رسان ناشی می شود.
در گزارش های مربوط به خشونت در خانواده، معمولا زنان و کودکان به عنوان قربانیان اصلی، و مردان به عنوان افراد خاطی قید می شوند. چون بنابر آمار جهانی حدود ۹۰ درصد از قربانیان خشونت خانوادگی زنان و حدود ۱۰ درصد مردان هستند.
مردان نیز مورد سو رفتار زنان قرار می گیرند، اما بخش عمده ی خشونت خانوادگی، به ویژه موارد مرگ آور و خطرناک آن، از سوی مردان علیه دختران و زنان خانواده صورت می گیرد.
همچنین مردانی که مورد خشونت زنان قرار گرفته اند، پس از ترک او با تهدید جانی مواجه نیستند، اما برای زن دوره ی پس از ترک مرد می تواند بسیار خطرناک باشد. بسیاری از زنانی که مورد خشونت خانوادگی قرار دارند به بیماری های روحی و روانی گرفتار شده و در مواردی حتا کاملا دیوانه می گردند.
خشونت فیزیکی و روانی
تعدادی که مستقیما تحت فشار خشونت فیزیکی و روانی قرار دارند، عمدتا مجبور اند تا درد و رنج زخم ها و جراحاتی را که ناشی از لت و کوب است، تحمل نمایند.
این خشونتها شامل لت و کوب، دندان گرفتن، بستن، زندانی کردن، چنگ انداختن و کشیدن مو، اخراج از خانه، محروم کردن از غذا و حتا قتل و … میشود.
خشونتهای روانی و کلامی نوع دیگری از خشونتهایی است که در خانه علیه زنان استفاده میشود، که عبارت است از : به کاربردن کلمات زشت و دشنام ، بهانهگیریهای پی در پی، داد و فریاد و بداخلاقی، بیاحترامی، رفتار آمرانه و تحکم آمیز و دستور دادنهای پی در پی ، قهر و صحبت نکردن و….
خشونتهای جنسی و ناموسی
بشترین قربانی این نوعی از خشونت کسانی اند که گرفتار ازدواج های اجباری بوده و بدون رضایت خودشان مجبور به عروسی گردیده اند.
خشونتهای جنسی و ناموسی عبارت اند از: مجبور کردن زن به دیدن عکس و فلمهای خلاف اخلاق عمومی یا اجبار به روابط زناشویی ناخواسته یا غیر متعارف، مراعات نکردن موارد صحی زناشویی و خودداری در به کارگیری روش های پیشگیری از بارداری، مجبور کردن زن به سقط جنین، اجبار زن به حاملگی ناخواسته، متهم کردن زن به بیمبالاتی در مسایل ناموسی همچون داشتن ارتباط نامشروع، شک، بد دلی و بالاخره بد ترین نوعی آن تجاوز جنسی.
تهدید به آزار و قتل
در مواردی هم دیده شده است که مردان و یا حتا اعضای دیگر خانواده با استفاده از موقعیت خود، زنی را با تهدید به قتل یا آزار دادن محدود کرده و اجازه نمی دهد که این زن زندگی مورد علاقه ی خود را داشته باشد.
مثل مواردی که پدری به دخترش اجازه نمی دهد با مردی دلخواه اش عروسی کند، یا اجازه نمی دهد دخترش به مکتب برود. یا شوهری که حق کار و تلاش های اجتماعی خانم اش را با تهدید از او می گیرد. در چنین مواردی خشونت های خانوادگی فقط در دایره تهدید بوده و فراتر از آن نمی رود ولی همین تهدید باعث می شود تا افراد مورد خشونت، اذیت شده و مجبور شوند از حق شان که تحصیل یا کار در بیرون از خانه و یا هم ازدواج با مرد دلخواه باشد، منصرف شده و به این ترتیب مظلوم واقع شوند. …
ادامه دارد