جهاد را علیه طالبان اعلان کنید
برخی نمایندگان مجلس سنا در واکنش به کشتار افراد ملکی از سوی نیروهای خارجی از جهاد علیه نیروهای خارجی سخن گفتهاند. کشتار افراد ملکی، به یک مساله، هم در داخل و هم در خارج از کشور، تبدیل شده است. رییس جمهور کرزی نیز در سخنرانیهای متعدد خویش همین مساله را عامل تنش میان خود و خارجیها میداند و با توجه به همین مساله چندین مرتبه نیروهای خارجی را تهدید نموده است، طوریکه یکبار گفت نیروهای خارجی باید مشخص سازند که چه زمانی از افغانستان خارج میشوند.
همچنان تهدید رییس جمهور به رجوع به مردم که همان فراخوانی برای لویهجرگه تعبیر شد، نیز از موارد دیگری بود که رییس جمهور در انتقاد به حملات هوایی نیروهای ایتلاف که منجر به کشتار افراد ملکی شده است، بیان داشت.
واکنشها در برابر کشتار افراد ملکی و بازرسیهای خودسرانهی خانههای مسکونی از مدتی است که وجود دارد، اما واکنش احساساتی مشرانوجرگه تا حدی که حرف از جهاد علیه نیروهای خارجی گفته شده است، جالب و غیرمنتظره است. برخی سناتوران با جدیت تمام گفته اند که اگر جلو تلفات افراد ملکی گرفته نشود، مردم را به جهاد فرا خواهند خواند و حتا برخی شان گفته اند که به تنهایی میتوانند ده هزار مجاهد برای جهاد علیه نیروهای خارجی آماده نمایند.
این در حالی است که واژهی جهاد در برابر نیروهای ایتلاف، همواره از سوی طالبان و القاعده تکرار شده است. جدا از طالبان، به رغم انتقادهای تند رییس جمهور، مردم و نمایندگان ولسی جرگه، تا هنوز شخص یا نهادی از جهاد علیه نیروهای خارجی سخن نگفته بودند. زیرا، در شرایطی که نیروهای خارجی با مشروعیت بینالمللی به این کشور آمده اند و با وجود مصرف میلیاردها دالر، سربازان شان قربانی جنگ با طالبان میشوند، و همچنان برای تامین امنیت به این نیروها نیاز احساس میشود، اطلاق واژهی جهاد علیه نیروهای خارجی، موجه به نظر نمیرسد. از طرف دیگر، در زمانی که طالبان هر روزه کارمندان دولتی، مردم، دانشآموزان، معلمان، کارمندان امدادرسانی و … را میکشند، وقتی از جهاد علیه نیروهای خارجی سخن میگوییم، معلوم نیست به کدام قدرت دیگری برای نجات از طالبان پناه میبریم.
نمایندگان مکلفیت دارند برای جلوگیری از کشتار غیرنظامیان اقدام نمایند و در این رابطه سکوت شان قابل توجیه نیست، اما این نیز معلوم است که مردم در کنار این که از کشتار افراد ملکی به ستوه آمده اند، توانایی تحمل طالبان و نظام طالبانیای را که به هیچ چیز، جز خواستههای خود و باداران شان، ارزش قایل نیستند، ندارند. درست است که مردم از فرط شدتگیری تلفات افراد ملکی به شدت احساساتی شده اند و در برخی نقاط شرایط زندگی برای شان تنگ شده است، اما، آیا این موجه است که از احساسات مردمی به شکلی استفاده شود که وضعیت را به نفع طالبان رقم زند؟
با توجه به اینکه طالبان محور تمام مشکلات اند و اگر افراد ملکی تلف میشوند نیز به دلیل فعالیت طالبان در روستاها و مناطق مسکونی میباشد، و یا به دلیل این که این گروه از مردم به عنوان سپر انسانی استفاده میکند، میتوان به جرات گفت که گره مشکلات با از میان بردن این گروه افراطی، قابل گشایش است نه با جهاد علیه نیروهای خارجی. بنابراین، یک انتظار شایسته از وکیلان محترمی که مردم را به جهاد علیه نیروهای خارجی فرا میخوانند این است که برای یکبار هم که شده همین اعلان جهاد شان را علیه طالبان و شورشیانی که از دیگر کشورها وارد کشور میشوند، سر دهند. زیرا، آشکار است، در صورتی که مردم علیه طالبان مقاومت نکنند و در این راستا با دولت و نیروهای ایتلاف همکاری نکنند، مبارزه با طالبان نمیتواند به نتیجهی اثربخشی برسد. از سویی هم تمام نشانههایی که بر اساس آن جهاد علیه طالبان شکل داده شود، وجود دارد: این گروه به انسانیت احترام ندارد، ملا امامان، معلمان و … را میکشند، تصویر بسیار مخدوش از اسلام برای جهانیان عرضه میکنند، برای هیچ چیز این وطن ارزش قایل نیستند و ….
این درست است که مشکلات ناشی از حملات هوایی و تلاشیهای خودسرانهی خانهها توسط نیروهای خارجی قابل تحمل نیست و واکنش برانگیز میباشد، اما این واکنش مردمی برای ترجیح دادن نظام طالبانی نیست. حتا در نقاطی از کشور که مردم نسبت به طالبان ابراز خوشبینی میکنند و یا برای حل برخی از قضایای شان به آنها مراجعه میکنند، به دلیل تمایل یا رغبت شان نیست، بلکه ناشی از بیکفایتیهای دولت افغانستان است. در چنین شرایطی، دولت افغانستان برای بقای همین امنیت نیمبندی که در کشور حاکم است، به نیروهای خارجی نیاز دارد، ورنه، اگر حمایت نیروهای خارجی نباشد، احتمال مقاومت نیروهای داخلی در برابر شورشیان برای مدت کمی هم بسیار ضعیف میباشد.
جالبتر از همه این است که رییس مشرانو جرگه، آقای مجددی جهاد علیه نیروهای خارجی را رد کرد، اما به دلیل پیامد آن، نه این که نفس جهاد با نیروهای بینالمللی را رد کرده باشد. وی گفت که در این صورت، یعنی اگر جهاد علیه نیروهای خارجی را شروع کنیم، آن وقت مردم زیادتر تلف میشوند. واضح است که این گونه اظهارات، آنهم از آدرس مشرانو جرگه، برعلاوه که به نفع طالبان و شورشیان تمام میشود، به شدت افکار عمومی را تحریک کرده و روحیهی عمومی را در برابر طالبان تضعیف میکند.
سوال این است که سناتوران محترم چرا یکبار برای بسیج عمومی علیه طالبان سخن نمیگویند؟ چرا نمیکوشند که در عوض حملات هوایی نیروهای خارجی، هماهنگی، زمینه و امکانات بسیج عمومی مردمی علیه طالبان شکل بگیرد تا از این طریق سلطهی طالبان و زمینهی مداخله خارجیها از بین برود، که آنگاه دیگر نیازی به نیروهای خارجی و حملات شان احساس نشود؟
برخوردهای احساساتی از جانب مردم عام قابل تصور است، اما این انتظار از مشرانو جرگه و سایر نهادهای دولتی میرود که در عملکردهای شان نهایت سنجش و بررسی را داشته باشند.
از احتمال بهدور نیست که این اظهارات مشرانوجرگه در پی اظهارات و انتقادهای تند رییس جمهور علیه خارجیها باشد. زیرا، اظهارات رییس جمهور نیز در زمانی که گفته میشود وی از حمایت کشورهای غربی ناامید شده است، صورت میگیرد و بیشتر رنگ سیاسی دارد. از طرف دیگر میتوان چنین برداشت کرد که این اظهارات در واقع کریدت دادن به طالبان است تا راه مذاکره با آنها را که رییس جمهور از خیلیها وقت شروع کرده بود و به نتیجهای نرسیده بود و در کنفرانس مونیخ آلمان بار دیگر یاد آور شد، باز کند.
در هر صورتاش، در شرایط فعلی به هیچ عنوانی تحریک افکار عمومی علیه نیروهای خارجی و ملایمت نشان دادن با طالبان نمیتواند گرهکشا باشد و مشکلات مردم را حل کند. خوب است بهجای این کار ما افکار عمومی را علیه شورشیان تحریک کنیم، تغییری در اقتصاد مردم رونما نماییم، بر تعهد و کارآیی نهادهای دولتی بپردازیم، و در راستای کاهش فساد تلاش کنیم، تا اعتماد مردم نسبت به دولت شان تقویت شوند و در برابر شورشیان از خود مقاومت و پایداری نشان دهند. آنوقت است که دیگر نیازی به نیروهای خارجی احساس نمیشود و میتوان خواهان تعیین تاریخ خروج شان از کشور شد.